ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عشق در من آمد.......


عشق درمن آمد

لرزه خانه های ذهنم را تکان داد



نفسم را هوا کاری کرد



دلم را جوش کاری



از  جنسِ حس



از جنسِ درد



از جنسِ غم





***

عشق در من آمد

فنا کدۀ اشکم در خود افتاد

قطره ها در زمین برقص آمدند



و خاک آنها راخورد





***

عشق در من آمد

زندگی خانۀ عقلم، در بیحسی



دست و پا زد



هست را شناخت تا نیست گردید



و روح حادثی بود که در من بی نشان آمد



و چون حواس بیخودی در حادثۀ دل قرارگاه گرفت





***



عشق در من آمد



پرده هایم را رنگ داد و دلم را از حیاکده



به سوی "خودکده" انداخت



از راهِ درد .....



حسرتگاهِ فطرتم سیر را در خود آزمایید





***

عشق در من آمد



ذرّه ها در من پریدند



و آتش بال یافت



از جنسِ رنگ





***



عشق در من آمد

خطِ سر نوشتم را قلم کاری کرد



از عدم آمد و لوح مرا تغییر داد



خدای دستم را از هوسگاه کشید





***



عشق در من آمد



بهشتِ چشمانت را به نظرم آراست



با دیدارت اشکم را به درد آرود

و جمیعتِ سرد منتظر دوزخِ مرگم ماندند





***



عشق در من آمد



خدا خود را کم کرد



 و خودش را در من افزود ......!



انگار روحشناسی ذهنم



از جسم در حقیقت پیوست

 


عبدالله بیخود

2011-03-04
کلمات کلیدی این مطلب :  عشق ، در ، من ، آمد....... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/5 در ساعت : 14:1:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  890


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1391/7/5 در ساعت : 17:9:34
سلام
اگر "ایجاز و تصویر سازی " را رعایت کنید
در این قالب
تواناتر از سبک کلاسیک هستید
یا حق
ساراسادات باختر
1391/7/5 در ساعت : 14:26:47
درود جناب بیخود
..
حمیده میرزاد
1391/7/5 در ساعت : 21:14:38
سلام وعرض ادب

خواندمتان

کامیاب باشید
سید علی اصغر موسوی
1391/7/5 در ساعت : 17:9:34
سلام
اگر "ایجاز و تصویر سازی " را رعایت کنید
در این قالب
تواناتر از سبک کلاسیک هستید
یا حق
بازدید امروز : 10,916 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,764,933
logo-samandehi