آنچه یک ملت از شاعرش می خواهد.
چند روز پیش در پاسخ یکی از مدیران ارشد صدا و سیما که می پرسید چند نفر از شاعرانی را که در جریان انقلاب بالیده اند و ما آنهارا به عنوان شاعران انقلاب می شناسیم ، نام ببرید که بتوانیم آنها را در حد سرآمدان شعرقبل ازانقلاب وچهره های مطرح دهه های منتهی به انقلاب، ارزیابی کنیم، من بدون تامل گفتم ، علی معلم دامغانی قیصر امین پور و سید حسن حسینی،اما در پاسخ سوال بعدش که پرسید حالا اگر یکی دو نفر نفر دیگر را هم بخواهید اضافه کنید آنها چه کسانی خواهند بود ، نتوانستم بدون تامل جوابش را بدهم ، البته نه اینکه این تامل خیلی طولانی شود، شاید ده ثانیه و بعد از دو نفر دیگر نام بردم و گفتم ، سلمان هراتی و علیرضا قزوه ، آن مدیر ارشد صدا و سیما که در ادامه پی بردم می خواهد در برنامه ای با موضوع هنر و ادبیات انقلاب اسلامی شرکت کند، ودارد برای شرکت در آن برنامه آماده می شود،از من پرسید ملاک شما برای انتخاب این پنج نفر چیست و چرا اولا این ها را در حد سرآمدان شعر دهه های اخیر ارزیابی می کنید و دوما چرا از بین تمامی شاعران انقلاب این پنج نفر را انتخاب کردید؟
در جواب، ابتدا شروع کردم واز برخی توانمندی های هنری در بیان ،خلاقیت ها و کشف های شاعرانه و ویژگی های زبان شعر آنها سخن گفتم ، مثلا اینکه علی معلم این پشتوانه های فرهنگی و اسطوره ای را دارد ، حسینی این تشخص های زبانی را دارد و یا قیصر امین پور توانسته است با این توانمندی شیوه ی تازه ای در کاربرد آرایه های ادبی ابداع کند، وبا جمع کردن میان سنت و مدرنیسم به گونه ای کاملا امروزی و مدرن سخن بگوید که در عین حال پیوندی مستحکم و ریشه دار با پیشینه ها و پشتوانه های غنی ادبی و معرفتی میراث فرهنگی و ادبی ما داشته باشد. و سلمان هراتی تمامی آمال انقلاب را به زبانی که به زبان توده ها نزدیک است هنرمندانه بیان کرده است.
و در رابطه با قزوه اشاره کردم که او توانسته است ارزش ها و مبانی فرهنگ شهادت و ایثار که ارکان انقلاب اسلامی بر آن بنا شده است رادر شعری تپنده و جاندار به تصویر کشد.
من به همین منوال دلایل خودم را برای بر کشیدن این پنج شاعراز بین شاعران بالیده در فضای انقلاب به عنوان سر آمدان بر می شمردم و البته آن مدیر ارشد صدا وسیما قانع نمی شد و در جواب من بطور مثال می گفت ، در این ویژگی که شما برای شعر قزوه نام می برید فلان شاعر هم خوش درخشیده است ، و به همین صورت در رابطه با برجستگی هایی که برای شعر حسن حسینی ، قیصر امین پور،علی معلم و سلمان هراتی هم اقامه می کردم باز او جوابی داشت و شاعر دیگری را که شعرش از همان ویژگی برخوردار بود مطرح می کرد.بحث طولانی وشد و من که در ابتدا فکر می کردم با یک سوال ساده و مواجهم و کار با نام بردن از چند شاعر تمام می شود، خودم را در گیر در یک بحث چالشی می دیدم و احساسم این بود که به این سادگی ها دامن این بحث جمع نخواهد شد.بالاخره آن روز چون فرصت زیادی نه من و نه آن مدیر ارشد صدا و سیما نداشتیم ، بحث را تمام ننشده رها کردیم و قرار شد فردای آن روز که همدیگر را در جلسه ای می دیدیم صحبت ها را پیرامون آن موضوع ادامه دهیم. من تا فردای آن روز مدام با این سوال از خودم دست در گریبان بودم و برای اینکه جواب قانع کننده ای برای آن بیابم ، به این نکته فکر می کردم که واقعا به جز توانمندی های هنری چه عامل عمده ای موجب می شود که برخی چهره ها در تاریخ شعر فارسی تشخص بیابند و ماندگار شوند. یاد حرف بزرگی افتادم که در مقایسه شادروان مهدی اخوان ثالث با اقرانش و همچنین بیان جایگاه او در شعر فارسی گفته بود اخوان شاعری بود که یک ملت آرزوی داشتن آن را دارد ودر شعر او آنچه یک ملت می خواهد وجود دارد
حالا فکر می کنم همین ملاک می تواند در رابطه با چهره های ماندگار شعر انقلاب هم صادق باشد ، یعنی همین ویژگی در شعر آنها متجلی است علی معلم دامغانی،، قیصر امین پور ، سید حسن حسینی ، سلمان هراتی و علیرضا قزوه شاعرانی هستند که در هوای انقلاب اسلامی شکفتند و بالیدند و آنچه این ملت و به شکل عام تر، ایران از یک شاعر می خواهد در آینه شعر آنها متجلی است.
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 4:52:40
| تعداد مشاهده این شعر :
1100
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.