ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حضرت لبخند نيست!


كوچه ها تاريك و ديگر حضرت لبخند نيست

فصل سرما مانده و ماهي به جز اسفند نيست



كوچه را تاراج سرما از نفس انداخته

آسمان تاريك و از اين واقعه خرسند نيست



شهر را فانوس مي گردانم و در جستجو

تا بهاران را بجويم لحظه اي ...هر چند نيست



مثل ماهي قلب من از سينه بيرون مي پرد

مرهمي از عشق مي خواهد كه مي گويند نيست



دست برگردن قدم مي زد درختي با تبر

حاصلي هم جز پريشاني از اين پيوند نيست



كوچه ها خاموش و ديگر شهر هم يخ بسته است

گرچه محتاج است اما حضرت لبخند نيست





مجتبي اصغري فرزقي - مشهد

وبلاگ :  http://mo1351.blogfa.com/


کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت ، لبخند ، نيست! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/10 در ساعت : 8:16:13   |  تعداد مشاهده این شعر :  1185


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/10 در ساعت : 9:4:15
سلام
مثل ماهي قلب من از سينه بيرون مي پرد
مرهمي از عشق مي خواهد كه مي گويند نيست
دست برگردن قدم مي زد درختي با تبر
حاصلي هم جز پريشاني از اين پيوند نيست
نمی دانم چرا این بیت ها را انتخاب کردم شاید ذوقی بود . اما از آنجا که شعر در نظر من نگاه سمبلیک به همه چیز است این غزل عجیب در دلم جا وا کرده است . شعری آئینی در مقوله ی انتظار . اگرچه در بعضی مصراع ها کمی عشوه گری بیشتری لازم بود . مثل مصرعی که که با قافیه ی خرسند امده . خاتمه شعر را نیز در حد این غزل به یاد ماندنی نمی دانم .
به هرحال وقت شما خوش که وقت مارا خوش کردی
حسین سنگری
1391/7/10 در ساعت : 15:34:7
سلام برادر
غزل زیبایی بود ... فقط روابط عمودی و افقی رو بیشتر رعایت کنید.
برقرار باشید
دکتر آرزو صفایی
1391/7/10 در ساعت : 22:13:46
سلام بر شما
و بر قلم زیبایتان
سارا وفایی زاده
1391/7/11 در ساعت : 10:59:21
سلام
دلنشین سرودید
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/11 در ساعت : 11:5:56
موفق باشید
علی میرزائی
1391/7/10 در ساعت : 14:4:13
سلام وعرض ارادت
بهره برم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/7/10 در ساعت : 22:35:22
سلام و عرض ارادت جناب اصغری
شعری متین و محکم با ابیاتی زیبا و دلنشین پدید آورده اید . دست مریزاد و غزل سراییتان مستدام
و اما با عرض پوزش :
در مصراع ( آسمان تاريك و از اين واقعه خرسند نيست ) ظاهرا" اشکالی بهچشم می خورد . کلمه ی نیست در پایان مصراع معنا را تغییر می دهد به این صوت ( آسمان تاریک نیست و از این واقعه هم خرسند نیست ) از طرف دیگر <اقعه کلمه ای مناسب برای این غزل زیبا نیست .
بنا بر این پیشنهاد می کنم بفرمایید < آسمان از دیدن این ماجرا خرسند نیست > شاید زیباتر باشد . برقرار باشید
سید حکیم بینش
1391/7/19 در ساعت : 17:13:47
درود بر کیان عزیز
بسیار زیبا بود. زیبا. حظ وافر بردم. موفق باشی شاعر خراسانی
علی رضا آیت اللهی
1391/7/12 در ساعت : 10:41:56
سلام به شاعر عزیز و گرامی
شعر توصیفی دلنشینی است ؛ کم دیده بودم در این اواخر که کسی به این زیبائی تاریخی ( احتمالا" اواخر بهمن ) و فصل و طبیعت سرد را اینچنین جامع و مانع به تعریف و هجو بنشیند .
مولانا با چراغ به دنبال انسان همی گشت گرد شهر ، و شما با فانوس در عمق زمستان در پی مفهومی بسیار وسیع تر از نیکی جهان هستی که بهار باشد بر آمده اید ... و عملا" هر دو را می جوئید ...
تمثیل درخت و تبر را بسیار زیبا آورده اید ؛ با یک دنیا معنا ...
استوار و پایدار باشید انشاء الله
نغمه مستشارنظامی
1391/7/10 در ساعت : 15:4:21

دست برگردن قدم مي زد درختي با تبر

حاصلي هم جز پريشاني از اين پيوند نيست...
بسيار زيبا بود
پاينده باشيد
وحید محمدی
1391/7/11 در ساعت : 10:55:17
آفرین بسیار زیبا بود مخصوصا این بیت :

دست برگردن قدم مي زد درختي با تبر

حاصلي هم جز پريشاني از اين پيوند نيست
سید حکیم بینش
1391/7/16 در ساعت : 16:55:44
با سلام
آفرین ن ن ن
اگر چه حضرت لبخند نیست، ولی ما به شعرت لبخند زدیم. خیلی زیبا بود
بازدید امروز : 18,763 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,706,023
logo-samandehi