ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



19 مهر : شفیعی کدکنی
 
19 مهر :
محمد رضا شفیعی کدکنی (1)


ما تفاوت ها را می پذیریم و اصولا" معتقدیم که زیبائی، و بنابر این هنر و ادبیٌات و شعر در تنوع و تفاوت است (2) ؛ تفاوت بین شعرها که همه به یک شکل و یک محتوا نباشند ، و تفاوت بین شعرا که همه با یک اندیشه و گفتار جلوه نکنند ؛ منتهی چون خود را در مکتب « شعر اجتماعگرا » ( و نه خود خواهانه و انزواگرا ) می خواهیم طبیعتا" به شعرای اجتماعگرا ارج بیشتری می نهیم که از آنجمله اند مولانا ، شیخ شیراز ، و... تا پروین و بسیار بزرگ تر از وی که محمدرضا شفیعی کدکنی باشد .
شفیعی کدکنی ، بنظر ما ، اگر بزرگترین شاعر پارسی زبان معاصر نباشد یکی از بزرگترین آنان است.... شعر مشهور « سفر به خیر » وی را بخوانیم :

سفر به خیر
 
- « به کجا چنین شتابان ؟ »
         گون از نسیم پرسید .
 
- « دل من گرفته زینجا.
هوس سفر نداری
زغبار این بیابان؟»
 
- « همه آرزویم امٌا
چه کنم که بسته پایم... »
 
- « به کجا چنین شتابان ؟»
 
- « به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم . »
 
- « سفرت به خیر ! امٌا ، تو و دوستی ، خدارا
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی ،
به شکوفه ها ، به باران ،
برسان سلام ما را .»
 
حُسن شفیعی کدکنی این است که زیبا و روان و دلنشین و دل انگیز می سراید ؛ و شعری که دلنشین نباشد چه بسا تا پایان خوانده نمی شود که تاثیر گذار باشد . امٌا بحث اصلی ما در اینجا ورود به تحلیل محتوای « شعر شفیعی کدکنی » است .
شفیعی کدکنی تقریبا" در تمام شعرهایش سعی به « کاشت» فرهنگ دارد ؛ و مسلما" ، به خصوص که شعرهائی غنی و پر محتوا دارد ، هرخواننده ای « از ظنٌ خود » یار او می شود ؛ و « برداشت » خود را از شعر وی می کند ؛ و از آنجمله ما که تصور می کنیم شفیعی یکی از پارسی ترین و در واقع ایرانی ترین شعرای عصر حاضر این کشور است .
در اکثر قریب به اتفاق شعرهای نو با یک ناکجا آباد مواجهیم . برخی نیز ما را به غرب می برند ! .امٌا جغرافیا یا سرزمین ایران در شعرهای شفیعی کدکنی شخصیٌت شعری ایرانی و پارسی وی را نشان می دهد : کویر و به خصوص گون .
امٌا مهم تر این است که گرچه نه چندان در سمبولیسم ، امٌا به هرحال با زبان تمثیل و قیاس که عصاره و خمیرمایه فرهنگ و فلسفه ایرانی است ؛ تاریخ ظلم و تظلٌم زمان استبداد شاه رابه تصویر می نشیند : گون پای در بند .
وی در شعرش « مسئله ی اجتماعی » ( نبود آزادی ) را مطرح کرده است ؛ امٌا برخلاف اکثر قریب به اتفاق شعرای نو پرداز ما که تقریبا" کاری جز طرح مسئله خود و مظلوم نمائی و نوحه خوانی و جلب ترح دیگران تا سرحدٌ جلب ترحم بیگانه ! ندارند به تحلیل مسئله می پردازد ، و انهم با نوعی واقع بینی در « جبر طبیعت » و میزان « اختیار » و پیشرفت محتمل از رهائی از وضع موجود که رسیدن به شکوفه یا شکوفائی در اثر باران باشد : سلام ما را برسان ! التماس دعا ! .
او با تمثیل و قیاس ، روش ایرانی دیگری را که « گفتگو » باشد برگزیده است و گرچه « شعر نو » و به سوی دنیای نو سروده است امٌا از بطن فرهنگ ناب ایرانی برخاسته است .
اجتماعگرائی ( از « دیگری » گفتن ، نه از « من » و « خود » ؛ و از « دیگران » و روابط آنان با یکدیگر سرودن) از مشخصه های اصلی شعر محمد رضا شفیعی کدکنی است ؛ و امٌا حتی بیش از اجتماعگرائی : احتراز از واپسگرائی ، حرکت به جلو و تحریک و تشویق خواننده به پیش ؛ و پیشرفت .( شاید ادامه داشته باشد ... )


(1) بنده با این استاد ارجمند و گرامی کوچکترین آشنائی شخصی ندارم و اصولا" سرو کارم با « ایشان » نیست ؛ بلکه با « شعر » ایشان است .
(2) اگر تمام انسان های روی زمین به یک شکل ، یک فکر ، یک گفتار و یک کردار بودند چه می شد ؟ .اگر تمام حیوانات یکی بودند ؟ اگر تمام گیاهان یکی بودند؟.
اصل زندگی برتنوع است و زیبائی و از آنجا هنر و شعر و به طورکلٌی ادبیٌات در تفاوت . تفاوت ها هنر و آفرینش الهی هستند . آنها را بپذیریم و پاس بداریم ؛ و به فکر یکسان کردن برنیائیم که باید همه یکسان و آنهم چون« من » فکر کنند !!! و چون من بگویند و چون من رفتار کنند ؛ و نهایتا" برای « من » باشند...
این را به عنوان « نظریٌه شعری » نگارنده در مرحله ی « تدوین فرضیٌه » بپذیرید تا برسیم به اظهار نظرها یا نقدهای تفسیری وی که شاید سرانجام به فرموله کردن این فرضیٌه برسند .  

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/19 در ساعت : 11:22:11   |  تعداد مشاهده این شعر :  1461


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید حکیم بینش
1391/7/19 در ساعت : 19:48:12
سلام استاد

از مطلب زیبای تان استفاده و بهره بردم بی نهایت سپاس

*
سلام به شاعر ارجمند و گرامی .
بینش حکیمانه جنابعالی است . سپاسگزارم .

مریم توفیقی
1391/7/19 در ساعت : 23:5:14
سلام استاد
بسیار استفاده کردم و آموختم. درود بر شما

* سلام به شاعره گرامی .
بسیار ممنون و متشکرم
و... هنوز هم در لذٌت آخرین شعر شما در این سایت هستم .
امیر سیاهپوش
1391/7/19 در ساعت : 12:32:49
سلام جناب استاد
مطلب خوبتون رو خوندم. تحلیل جالب و قابل استفاده ای است بخصوص تمرکز بر مقوله اجتماعگرایی جناب کدکنی .

*

سلام به شاعر ارزنده و گرامی
بسیار متشکر و ممنون . نظر لطف جناب عالی است . التماس دعا .
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/7/19 در ساعت : 22:37:38
سلام استاد
مثل همیشه بهره مند شدم..
تولد جناب کدکنی رو هم به جامعه ادبی تبریک عرض میکنم

*
سلام به دوست عزیز و شاعر گرامی .
تولد آن بزرگ صحنه ی علم و ادب برهمه ی ما مبارک باد .
بسیار متشکر و ممنون .
علی میرزائی
1391/7/19 در ساعت : 21:16:8
سلام استاد نازنین
درود بر شما که یادی از این شاعر ومحقق بزرگ فرموده اید
کمند شاعرانی که جمله ای از آثارشان در دل وذهن مردمشان
ماندگار شده باشد اما مستحضرید که از این بزرگوار
"به کجا چنین شتابان"و از دوست زنده یادش اخوان ثالث
"هوا بس ناجوان مردانه سرد است" در ذهن ودل همه موج می زند
و خواهد زد. که این خود تاییدی بر فرمایش شماست .
خدا شمارا نگه دارد

*

سلام به دوست عزیز و شاعر گرامی .
خداوند تبارک و تعالی سایه ی شما بزرگان مجرٌب بزرگوار را بر سر ادب و ادبیٌات کشور نگهدارد .
شاعران خطٌه خراسان قلمرو شعر را مزیٌن فرموده اند ، و از جمله این دونفر ...
...و بزرگانی دیگر که الحمدلله والمنة متعدد و متفاوت اند .
باسپاس بسیار از بزرگواری همیشگیتان .
وحید ضیائی
1391/7/20 در ساعت : 11:26:36
جناب شفیعی کدکنی در جمع اندک منتقدان آکادمیکی که توان تحلیل علمی و روزامد ادبیات را دارند ، به لحاظ چند وجهی بودنشان سرآمدند . اما تصحیح می کنم جمله ام را : جناب شفیعی کدکنی در غیاب منتقدان آکادمیکی که توان تحلیل علمی و روزامد ادبیات را دارند ، به لحاظ چند وجهی بودنشان سرآمدند . ( حالا این غیاب چه صیغه ای دارد بگذریم .)

*

سلام به بزرگی که این روزها جای خالیشان در سایت به شدٌت حسٌ شده بود و الحمدلله والمنٌه که افتخار دادند . نقد آکادمیک یک تخصص است که نیاز به تحصیلات وتتبعات خاصٌ و نسبتا" طولانی مدٌت خود دارد ؛ و بنده در این رشته تخصص ، و تبحٌر ، و نهایتا" ادٌعائی ندارم . آنچه که نوشته ام را بیشتر در قلمرو نقد تفسیری و درواقع آماتوری میدانم . به خودم حق داده ام ، و بازهم حق می دهم ، که دوستدار ِاین استاد نادیده ام باشم و طبیعتا" در یاد و سپاسگزارشان .
از جناب عالی هم نمی دانم به چه زبانی تشکر کنم ؛ جز این که بگویم : یک دنیا تشکٌر .
حمیدرضا اقبالدوست
1391/7/24 در ساعت : 21:10:4
پاینده باشید استاد /یا حق

*

زنده باشید ، علی (ع) یارتان ، حق نگهدارتان .
ملیحه رجائی
1391/7/19 در ساعت : 12:4:18
سلام استاد

قلمتان روان

*
سلام به شاعره گرامی
نفستان گرم ، قدمتان مبارک .
اکبر نبوی
1391/7/19 در ساعت : 21:34:38
درود بر استاد آیت اللهی عزیز
خواندم و بهره بردم و لذت بسیار، همچنین. درود تان
حضرت دوست به جناب کدکنی عزیز عمر با عزت و شادکامی عنایت فرماید
شاد و تندرست باشید

*

سلام برهنرمند و شاعر محبوب و گرامی
جناب عالی همیشه به اینجانب لطف داشته و دارید ؛ و خوشبختانه به موقع خطاهای اینجانب را نیز گوشزد می فرمائید که بسیار بسیار متشکرم ؛ و به هیچ وجه چشم به اغماض ندارم .
دعای بجایتان را نیز آمین گو هستم ک آمین ، آمین ، یا رب العالمین .
یادداشت های شما جائی برای غم در دل ما باقی نمی گذارند .
بازهم ممنون و متشکر .
دکتر آرزو صفایی
1391/7/20 در ساعت : 15:50:7
درود استاد
خواندم وبهره بسیار بردم
دست مریزاد

*

سلام به سرکار خانم دکتر صفائی
از لطف همیشگی سرکار عالی ممنونم
در ادبیٌات سنٌتی ایران تقریبا" رسم بر این است که هرگاه به کارگری بگویند « دست » مریزاد وی به بزرگتر بگوید « سر » شما به سلامت .
سید اکبر سلیمانی
1391/7/25 در ساعت : 4:41:50
درود بر شما استاد ارجمند.پاینده باشید

*
سلام بر شاعر ارجمند و گرامی . بسیار متشکرم
بازدید امروز : 2,857 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,817
logo-samandehi