ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقدیم به شکافنده ی رازهای جهان



ماه جبین دوست چرا ناپدید شد؟
یارب چقدر دلهره هایم شدید شد
پیراهنم سیاه شد ....احساس می کنم -
مردی ز نسل ماه لباسش سفید شد
از آسمان به گوش زمین پچ پچی رسید
علامه ی زمین و زمان هم شهید شد!
صبح زمین دوباره پس از تو سیاه شد
یعنی دوباره مرتکب یک گناه شد
بیدار شو...به خواب تو عادت نمی کنم
تو زنده ای که گریه برایت نمی کنم!
آقای من ! دوباره برایم نفس بکش
من را ببین ! چقدر گدایم! نفس بکش
بعد از هزار سال تو را میزنم صدا
آقا ببین! گرفته صدایم! نفس بکش
یا باقرالعلوم ...دلم شور می زند
شدت گرفت دلهره هایم نفس بکش
اصلا بیا...بیا! نفسم را بگیر ...بعد
من خاک میشوم...تو به جایم نفس بکش
آقای من نفس بکش و باز خنده کن
من را به التماس مینداز...خنده کن
نفرین به روزگار...به تو پشت می کند
بدبخت... رو به آنکه تو را کشت می کند
ای آنکه در برابر تو شعر الکن است
تورات هم به نام تو حتی مزین است
ای چهره ات شبیه محمد ... امین ِ دین
با زهر می شوی تو مگر نقش بر زمین؟
خوابیدن ات حریف هزاران قیامت است
خوابت معطر است به ایاک نستعین
برخیز و باز تیر و کمان را به دست گیر
حتی ز جسم بی رمق ات بر می آید این
حتی ز جسم بی رمق ات...بس کنم دگر
رختت سفید و خنده به لب...می روی سفر
ای بهترین معلم عرفان...! سفر بخیر
آرامش جهان پریشان...سفر بخیر
نور دل حسین و حسن!...ماه مشترک!
ای پنجمین ستاره ی خوبان...سفر بخیر
ای کودک سه ساله ی صحرای کربلا
ای شاهد عروج شهیدان...سفر بخیر
...................
آقا! قبول می کنی امشب گدای تو؟
خرما دهد به دست یتیمان...به جای تو؟
......................
این التماس ها به خدا بی جواب نیست...
یعنی دعای خسته دلان مستجاب نیست...؟؟

کلمات کلیدی این مطلب :  شهادت امام محمد باقر(ع) ، باقرالعلوم ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/2 در ساعت : 13:17:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  1369


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زهرا شعبانی
1391/8/2 در ساعت : 20:7:12
زیباست و تأثیرگزار

مأجـــــــــــور باشید...
.......................................
تشکر زهرای عزیز
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/8/3 در ساعت : 15:23:47
سلام. زيبا است.

فقط يك نكته: در آغاز مصراع دوم بيت زير، نقش علامت تعجب را بنده درك نمي‌كنم. فكر مي‌كنم بايد فكري به حالش بكنيد كه در خواندن، القاي ندا نشود.

نفرین به روزگار...به تو پشت می کند/ بدبخت! رو به آنکه تو را کشت می کند
................................
سلام
ممنونم از لطف شما
بله حق با شماست...ممنون از تذکر



امیر سیاهپوش
1391/8/2 در ساعت : 16:4:9
سلام خواهر بزرگوار
واقعا نورانی و زیباست. من نمی تونم تعریف نکنم خانم افضلی. دیدید به یکی از اشعار خوبتان ایراد گرفتم.
حرف نداره همین. امیدوارم دوستان شعر شما را با حوصله بخوانند.
التماس دعا
..................................................................
سلام جناب سیاهپوش
ممنونم از نظر لطف شما...باور کنید که شاید این اولین باری باشه که با دلهره نظرات دوستان رو می خونم... من با ذهنی آشفته این شعر رو گفتم و ترس داشتم از اینکه این کار اون چیزی که می خواستم نشده باشه... نظر لطف شما باز این نگرانی را کمتر کرد...
سید حکیم بینش
1391/8/2 در ساعت : 19:44:6
از این شعر شما در برنامه ای استفاده کردیم، راضی باشید
.......................................
شعر مال صاحبش امام باقر علیه السلام است...من هیچ کاره ام....
مصطفی معارف
1391/8/3 در ساعت : 11:8:29
با سلام

اشعار آیینی شما همیشه کولاک می کنند و این هم ...

به بیان روانتان ، به قلم شیوایتان و به حس زیبایتان درود می فرستم .

پیوسته در تمام شئون زندگی موفق و پیروز باشید.
............................................
سلام جناب معارف
شما همیشه به من لطف دارید
زنده باشید
طه افضلی
1391/8/2 در ساعت : 14:55:0
خیلی خیلی زیبا بود
................................................
ممنونم داداشم
مطهره عباسیان
1391/8/3 در ساعت : 8:29:30
سلام وحيده جان. خيلي خوب بود اما نه مثل كار "نذر نفس هاي محمد" كه هر بيت آن حرفي براي گفتن داشت... اميدوارم ناراحت نشده باشي. من كه هميشه كارهاي آييني شما را مي ستايم و به دوستانم هم تعريف كارهاي شما را مي كنم. اما اين كار مثل همه كارهات محكم نبود. البته بي انصافيه كه بگم همه اش ؛ كه چند بيتش واقعا محشر بود...
..............................................................................
سلام مطهره جان
چرا ناراحت بشم ؟ من صداقت رو دوست دارم و خودم هم می دونم که اینکار اونقدرها قوی نیست و قصد داشتم صبر کنم که بعدها بیشتر روش فکر کنم اما هر چه کردم دلم نیومد که روز شهادت امام باقر (ع) نذارمش توی سایت...اما حتما بعدها اصلاحش می کنم...و بعضی از بیت ها رو تغییر میدم...ممنونم از تو مطهره ی عزیز و صداقتت
مصطفی پورکریمی
1391/8/3 در ساعت : 22:29:47
سلام خانم افضلی بزرگوار
من که آتش گرفتم .........چقدر عاشقانه و دلنشین بود درود بر غیرتتان ..........
.................................................................
سلام جناب پورکریمی بزرگوار
یک دنیا سپاس که همیشه شعرهایم را می خوانید و همواره شرمنده ی لطف شما میشوم
الهی که آن امام عزیز شفیع همه ی باشند
باز هم تشکر
زنده باشید/یاعلی
نغمه مستشارنظامی
1391/8/2 در ساعت : 14:2:11
سلام بر وحیده عزیزم
از دیروز هی غزل می نویسم و خط می زنم.آنچه می خواستم بگویم را زیبا سرودی نازنین منتظر این اثر زیبایت بودم و به شوق خواندنش چندین بار به سایت سر زدم می دانستم امروز دست خالی از اینجا بیرون نمی روم
دعاهایت مستجاب
بسیار زیبا بود خواهر مهربانم
.......................................................................
سلام نغمه ی نازنینم
باور کن که من هم مثل خودت از دیشب بارها نوشتم و خط زدم...و از فرط بی قراری توان نوشتن نداشتم...امروز هم با تردید گذاشتمش در سایت... و حالا همدلی تو چقدر آرامم کرد نغمه جان...و انگار دلهره هایم پایان گرفت...ممنونم از تو عزیز دل...بهترینها را برایت از خدا خواهانم
امیر سیاهپوش
1391/8/3 در ساعت : 8:27:54
فرمودید:
من با ذهنی آشفته این شعر رو گفتم

جواب:
ای بهترین معلم عرفان...! سفر بخیر
آرامش جهان پریشان...سفر بخیر

شما رو به خدا به خاطر نظر این و آن مضطرب نشید. رضایت ائمه علیهم السلام مهمتره تا نظرات گاه تعارف آمیز ماها.
شما و خانم نظامی به نظرم از یک مرزی عبور کردید و حال دلتون خوبه خوبترش کنید و خیلی نگران نظرات دیگران نباشید مگر اینکه با معیار نور و معرفت به نظاره شعر شما نشسته باشند یا اشکالات فنی و صوری بر کار شما بگیرند.
.................................................................................
جناب سیاهپوش
صداقت شما در بیان نظراتتون واقعا برام ارزشمنده.../ حق با شماست مهم رضایت آن خوبان است...که خدا کنه لایق باشیم که........


علی رضا آیت اللهی
1391/8/3 در ساعت : 18:14:43
سلام
چقدر شعرهایتان زیبا و روان و روایتی است
باقر العلوم (ع) مصباح ما پژوهشگران هم هست
که انشاء الله تبارک و تعالی شفیع همه ی ما در روز جزا هم باشد .
*
آنکه رازی را شکافد ، اوست ! اوست !
ذات اعلی ، بار الها ! دوست ! دوست !
*
استوار و پایدار باشید انشاء الله
.........................................................................
سلام استاد بزرگوار
شما به من لطف دارید
الهی آمین بر دعای زیبایتان
همیشه سلامت و برقرار باشید
نغمه مستشارنظامی
1391/8/2 در ساعت : 16:20:30
نور دل حسین و حسن... ماه مشترک!
تعبیر بدیع و زیبایی بود عزیزم
باز هم آمدم و خواندم و آرام گریستم با تو
.........................................................................
بیا با هم چله ی اشک برداریم... گریه کنیم تا حوالی آن ظهر...ظهری که مشک بر زمین...عباس بر زمین...حسین بر زمین...زینب بر زمین.......و اسلام تمام قد ایستاده است..../ تا ظهر آن روز، هم گریه ام باش....
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 23 روز و 4 ساعت و 14 دقیقه و 46 ثانیه است همراه شماییم 454133686.857 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 17,119 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,181,430
logo-samandehi