ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرگ مرا با نام کوچکم صدا می زند
شاید دوباره ابری در آسمان به شکل تو پیدا شود

 و از نامت شوریدگی بریزد، بارها؛

دیروز

وقتی آیینه ها از انعکاس تو خالی شد

بر پنجره ها خزان بارید

ثانیه ها از غفلتم گذشتند

حالامرگ مرا بانام کوچکم صدا می زند

 جاده ها یک به یک خودکشی می کنند

وسفر دور باطلی است

بی تو؛

هنجار ها چقدر کسالت بارند

 وقتی هیچ واژه ای دغدغه ی تورا نداشته باشد

وقتی تورا در معیار های روزانه  هیچ عابری نمی بینم

چرا هیچ کس حجم بودنت را حس نمی کند

اینجا یک نفر به  نبودنت مبتلاست.
کلمات کلیدی این مطلب :  مرگ ، مرا ، با ، نام ، کوچکم ، صدا ، می ، زند ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/22 در ساعت : 0:10:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  1285


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  خاموش     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود بر شما شعراتون زيباست گاهي دوست داريم با بعضي از واژه ها و جملات شما بازي كرده و به طنز عبارتي بنگاريم اما افسوس كه طبع همايوني مان اين اجازه را نميدهد كه خاطرتان را ازرده كنيم.
اشرف گیلانی
1391/8/22 در ساعت : 11:12:50
هنجار ها چقدر کسالت بارند

خيلي كسالت بارند!


خصلتی:سلام.ممنونم
مصطفی پورکریمی
1391/8/23 در ساعت : 14:49:56
سلام جناب استاد خصلتی گرامی

بی تو؛

هنجار ها چقدر کسالت بارند
...........
وووووووووو
چرا هیچ کس حجم بودنت را حس نمی کند

اینجا یک نفر به نبودنت مبتلاست.

عاشقانه ی بسیار زیبایی بود موفق و سرشار باشید.


خصلتی:از حضورتان ممنونم.نگاهتان زیباست
دکتر آرزو صفایی
1391/8/22 در ساعت : 10:36:27
سلام بر شما
سروده تان بر دل نشست
دست مریزاد

خصلتی:ممنون از حضور گرم تان
محمد شکری فرد
1391/8/22 در ساعت : 22:3:53
سلام آقای خصلتی...خواندم و آموختم...بسیار لذت بخش بود...

ممنون.

خصلتی:خوش آمدی محمد عزیز
فرزانه سعادتمند
1391/9/1 در ساعت : 19:50:50
سلام ودرود

حالا مرگ مرا با نام کوچکم صدا می زند

جاده ها یک به یک خودکشی می کنند

وسفر دور باطلی است

بی تو

بسیار به دلم نشست زیبا وتاثیر گذار سرودید

ممنون ومتشکرم

پایدار باشید

خصلتی:شعر عنایت حضرت پروردگار است.امید انکه قابلش باشیم تا درست بنویسیم.ممنون از حضورتان
سید علی اصغر موسوی
1391/9/5 در ساعت : 2:36:21
عظم الله اجورنا و اجورکم!
امیر سیاهپوش
1391/8/22 در ساعت : 9:1:19
آفرین جناب خصلتی
این بخش زیباتر و عمیقتره:
ثانیه ها از غفلتم گذشتند
حالامرگ مرا بانام کوچکم صدا می زند

ماندگار خواهد ماند


خصلتی:سلام .لطف دارید جناب سیاهپوش.
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/8/22 در ساعت : 16:30:52
سلام
جاده ها یک به یک خودکشی می کنند
وسفر دور باطلی است
بی تو؛

شعر کوتاه اما عمیقی بود . اصرار همیشگی بنده این است که وظیفه ی شاعر ساختن مضمون تازه و اگر از پسش براید ، پس از چندی موتیف و نماد « سمبل » و در نهایت اسطوره است.
نگاه استعاری شما که تنه به فضایی اسطوره ای هم می زد ، کار را پخته کرده است . آدم حس می کند نگاهی بی واسطه - چون دورانی که هنوز واژه ها عاریه نبودند و به قول سهراب واژه هنوز خود باران بود ، - به مفهوم انتظار داشته ای . و این حس البته شگفت آور و غبطه برانگیز است . دوست دارم شرحی فلسفی بر کارت بنویسم . فعلا که فرصت نیست . کاش فرصتی بیابم .
همین کم را از بنده بپذیر

خصلتی:با تشکر از نظرات تون منتظر نقد جدی تان هستم
مجید مه آبادی
1391/8/25 در ساعت : 21:56:37
سلام
روان ودلچسب بود
علی میرزائی
1391/8/22 در ساعت : 12:23:43
سلام جناب خصلتی نازنین
سروده ای روان ،قابل درک ودل نشین است
درود بر شما زنده باشید


خصلتی:ممنونم از حضورتان.
مژده ژیان
1391/8/24 در ساعت : 15:41:24
درود قلم احساستان را جناب خصلتي.


همينجا از نقد و نظر لطف شما بر سروده ام تشكر ميكنم.

در پناه حق -موفق باشيد



خصلتی:خواهش میکنم.وظیفه بود


بازدید امروز : 19,829 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,575,789
logo-samandehi