ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



با خودم اينجا به گريه زمزمه كردم/ شاعر گودال قتلگاه تو هستي

 به ماه بني هاشم ع
1
كيست ورق پاره اي پليد به دستش
دستخوش باد مثل بيد به دستش
 
آن طرف خيمه ها سياهي شمر است
اوست امان نامه ي يزيد به دستش
 
اينجا دار الامان هر دو جهان ست
گفت و سيه نامه را دريد به دستش
 
سخت خروشيد مثل صاعقه ناگاه
غيرت سقا مگر چه ديد به دستش؟
 
مانده ورق پاره هاي سوخته در دست
اين همه آتش كجا رسيد به دستش
 
پرده تكان خورد، ديد اوست كه دارد
حضرت خورشيد را شهيد به دستش
 
كاشف كرب الحسين ديد كه دستي
عكس گلي تشنه را كشيد به دستش
 
آب مي افتد از آن شراب دهانش
قطره اي از آسمان چكيد به دستش
 
چشم فقط بر نگاه علقمه دارد
با خودش آنجا غريب زمزمه دارد
 
2
دشت سراسيمه در خروش مي آيد
شط كف آلود گلفروش مي آيد
 
برخنكاي فرات دوخته چشمش
از نفس رود،  نوش نوش مي آيد
 
مشك عطشناك سر به شانه ي دريا ست
علقمه يكباره لاله پوش مي آيد
 
ساقي از آن دور تشنه ديده حرم را
گريه ي شش ماهه اي به گوش مي آيد
 
ساقي بي دست روي دوش امام ست
سيد لب تشنگان خموش مي آيد…
 
مي روم آشفته سمت خيمه عباس
پشت سرم نوحه سروش مي آيد
 
از تنت افتاد چون ستاره دو دستت
سوره ي سرخي ست پاره پاره دو دستت
3
كرب و بلا مانده است و ابر كبودي
ولوله اي در گلوي زخمي رودي
 
آن طرف رود تشنه داشت سواري
جانب صحرا چه با شكوه فرودي
 
مشك و علم مانده است و دست بريده
قسمت پيشاني اش فرود عمودي
 
وقت تجلي ست اي دو دست وفادار
اي كه در اين عرصه جلوه گاه شهودي
 
ماه جوان ست در ميانه ي ميدان 
از دلش اي ابربغض عقده گشودي
 
كاشف كرب الحسين ! اكشف كربي
شاعر و دارالشفات ، اذن ورودي
 
بين خسوف است آفتاب ،ابوالفضل
دشت عطش ماند و آب ،آب ابوالفضل
 
4
گمشده اي نيست تا كه ماه تو هستي
ساقي لب تشنگان راه تو هستي
 
عشق اباالغوث كرده است صدايت
خانه به دوشيم سر پناه تو هستي
 
با خودم اينجا به گريه زمزم كردم
شاعرگودال قتلگاه تو هستي
 
زمزمه كردم ميان سينه زنانت
كيست كه با بيرق سياه... تو هستي؟
 
چون كه درآيد ظهور حضرت خونخواه
"رأيت منصور پادشاه " تو هستي
 
چون بدمد صبح ،صبح دولت موعود
ساقي عاشق ترين سپاه تو هستي
 
جامه درانيم مثل صبح قيامت
تا كه بر اين سوختن گواه تو هستي
 
5
اي كه شهيدان عشق ،پير غلامت
قرعه ي باب الحوائجي ست به نامت
 
عين قدمگاه ست دل كه ماه تو دارد
همنفس كائنات داده سلامت

چرخ زناني ومست، از چه شرابي
 ساقي صبح الست ريخت به جامت؟!
 
شاه سواران نينوا كه تو را خواند
با لقب نافذالبصيره امامت
 
تا به جهان هست زنده رسم فتوت
يكسره آزادگي مريدمرامت
لاله ي عباسي ست وبوي غريبش
گويي سوگند مي خوردبه قيامت...
4/9/91تاسوعاي حسيني
بندر عباس
 
 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  با ، خودم ، اينجا ، به ، گريه ، زمزمه ، كردم/ ، ، ، شاعر ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/5 در ساعت : 0:21:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  1634


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عالیه مهرابی
1391/9/6 در ساعت : 14:50:20
سلام
بسیار زیبا سروده اید. بعضی تصاویر، بسیار زیبا و منحصر به فرد بودند .
دست مریزاد
معید داستان
1391/9/6 در ساعت : 1:54:12
درود بر شما و سروده ی دلنشین تان....
التماس دعا
سید علی اصغر موسوی
1391/9/5 در ساعت : 2:19:4
عظم الله اجورنا و اجورکم!
رضا نیکوکار
1391/9/5 در ساعت : 17:51:57
از تنت افتاد چون ستاره دو دستت
سوره ي سرخي ست پاره پاره دو دستت

بسیار زیبا و اندوهناک...خدا اجرتان بدهد برادر
علی رضا آیت اللهی
1391/9/5 در ساعت : 16:44:8
سلام به شاعر ارجمند و گرامی

روایتی است بسیار زیبا و روان و متامل کننده و متاثر کننده

اجرتان با خدا

برخی از ابیات با تشبیهات نسبتا" نادرشان فضائی بس ملکوتی به این مرثیه داده اند :

پرده تكان خورد، ديد اوست كه دارد
حضرت خورشيد را شهيد به دستش

كاشف كرب الحسين ديد كه دستي
عكس گلي تشنه را كشيد به دستش

التماس دعا

مجید مه آبادی
1391/9/5 در ساعت : 0:37:0
چون بدمد صبح ،صبح دولت موعود
ساقي عاشق ترين سپاه تو هستي

درود بردوست شاعرم

فرزانه سعادتمند
1391/9/5 در ساعت : 18:8:52
سلام ودرود
اجرتان با سالار شهیدان
التماس دعا
بازدید امروز : 1,658 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,557,618
logo-samandehi