ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رفیق سر به هوای من

  مرگ عروسکی است بر پیشخوان کتابخانه ام 

 

ومن هر روز صبح به چشمانش زل می زنم

 

این روزها باهم به تفاهم رسیده ایم

 

 باهم به سفر می رویم

 

گاهی کودکانه دعوایمان می شود

 

ومن قهر می کنم

 

گاهی در بازی قایم باشک

 

 من چشم می گذارم

 

 واو انقدر گم میشود که تمام عالم را می گردم

 

رفیق سر به هوای من؛

 

روزی در کشمیر 

 

روزی ورزقان ،

 

روزی در برلین وپاریس پرسه می زند

 

فرش قرمز برایش پهن می کنم

 

وباز بر چشمانم هبوط می کند

 

 بدیهی ترین اتفاق زندگی من.

کلمات کلیدی این مطلب :  مرگ ، قایم باشک ، فرش قرمز ، عروسک ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/23 در ساعت : 11:35:29   |  تعداد مشاهده این شعر :  1194


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/9/24 در ساعت : 20:36:50
سلام بر شما
خواندم سروده تان را
بر دل نشست دست مریزاد

................
سرکار خانم صفایی از لطف تان ممنونم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/9/28 در ساعت : 7:17:34
سلام و عرض ارادت خدمت جناب خصلتی عزیز
از این که ، که قبول زحمت فرموده غزل " قصه ی خورشید " سروده ی اینجانب را خواندید ، در مورد آن اظهارنظر فرمودید و برایش نقد کارشنسانه نوشتید ، صمیمانه سپاسگزار م . امید وارم بتوانم از راهنمایی های خوب و سازنده ی جناب عالی بهره مند شوم .
از خواندن این شعرتان هم لذت بردم
با عرض پوزش به نظرمیرسد بهتر است واژه ی تکراری " گاهی " را به حد اقل ممکن برسانید

........................
ممنونم از نظرتان .چشم.درست است.تصحیح می کنم
مصطفی پورکریمی
1391/9/24 در ساعت : 19:56:56
سلام جناب استاد خصلتی گرامی
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

به همین اکتفا می کنم درود بر شما بسیار زیبا بود .
......
با سلام جناب پور کریمی وممنون از نظر وحضورتون.مرگ با تجلی بر چهره ی نزدیکان دوستان آشنایان مرتب خودش را،حضورش را اعلام میکند برای بیداری ما.بسیار شاعرانی را میشناسم که جوان عبور کردند از این سکونتگاه موقت. رضا بروسان که همیشه از مرگ می نوشت... امید واریم این ثانیه هایی که هستیم را درست زندگی گنیم. مرگ مرا بانام کوچکم صدا میزند....
از لطفتان ممنونم

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/10/14 در ساعت : 13:49:25
با سلامی دوباره

دیر امدم اما دلم اینجا جریان داشت
ای کاش درین خانه دلم نیز زبان داشت

این بار بیش از بار های پیش به دلم نشست . از همراهی و همدلی همیشگیتان سپاس

............
از دقت نظرتون وتوجه تون به شعرم ممنونم
محمد شکری فرد
1391/9/24 در ساعت : 12:12:38
سلام آقای خصلتی...خواندم و آموختم...بسیار زیبا بود.

ممنون.

.......................
سلام ممنون از حضورت
سید نقی عباس «کیفی»
1391/9/24 در ساعت : 23:48:4
سلام
شعر زیبا و روانی است. دستمریزاد برادر!
زنده باشید


...........
ممنون از حضورت عباس عزیز. لطفت دارید.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/9/30 در ساعت : 7:28:13
خصوصی :
درود بر شما و از دعوتتان سپاس
شعرتان بسیار زیبا تر و شاعرانه تر شده .
به نظر می رسد هنوز بعضی از کلمات ، از شمشیر تیز و بی ترحم شاعر التماس دعادارند که سخت گیرانه بر آنها بتازد ، بیاشوبد ، سر از تنشان جدا کند و آنها را به خاک سیاه بنشاند یا به گور بسپارد.
اگر پوزش مرا بپذیرید و اندیشه ام را با خود شریک سازید ، شما را دعوت می کنم با قساوت تمام قسمت هایی را که با پرانتز مشخص شده ، به پای دیگر بخش ها و برای بهتر جلوه کردن انها قربانی کنید

<< مرگ عروسکی است بر پیشخوان کتابخانه ام



( ومن )هر روز صبح به چشمانش زل می زنم



این روزها باهم به تفاهم رسیده ایم



باهم به سفر می رویم



( گاهی ) کودکانه دعوایمان می شود



( و من ) قهر می کنیم


< آشتی می کنیم >


گاهی در بازی قایم باشک



من چشم می گذارم



( و )او انقدر گم میشود که تمام عالم را می گردم



رفیق سر به هوای من؛



روزی در کشمیر



روزی ورزقان ،



روزی در برلین وپاریس پرسه می زند



فرش قرمز برایش پهن می کنم



وباز بر چشمانم هبوط می کند



بدیهی ترین اتفاق زندگی من.

در آنجا که صحبت از قهر کردن بود :
ترجیح دادم فعل جمع باشد
قهر می کنیم
و با اجازه ی شما اضافه کردم
< آشتی می کنیم >
امید وارم همواره طبعتان روان باشد و لحظه های شعر را به آسانی شکار کنید
علی میرزائی
1391/9/24 در ساعت : 17:25:39
سلام جناب خصلتی نازنین
سروده ی تاثیر گذاری است
زنده باشید

...................
از توجه تان ممنونم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/12/11 در ساعت : 23:12:44
رفیق سر به هوای شما چرا امروز
نیامده ست به چشمان خسته سر بزند
اگر رسید به او اعتنا نکن بگذار
که پشت در سر شب تا به صبح در بزند


....................
حضور همیشه تان راسپاس
بازدید امروز : 3,406 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,559,366
logo-samandehi