«هوالمحبوب»

سر را به چپ و راست تكان مي‌دهد آونگ
يعني كه صد افسوس! زمان در گذران است
---------23/09/91---------
بهرِ هر مشكل‌گشايي رنج‌ها بايد كشيد
اين فلز از سايشِ سوهان كليدي مي‌شود
---------23/09/91---------
در دلم هر دم خراش انداخت يادِ رويِ تو
حبس در سلّول، آري، بشمرد هر لحظه را
 ---------27/09/91---------
تو مپندار كه از اَخم، دلم مي‌شكند
شيشه‌يِ نازكِ دل، نرمِ شكرخنده‌يِ تو است
---------27/09/91---------
بهره‌ام از عشقِ تو، زردي به صورت بود و بس!
هور چون مايل بتابد، زرد مي‌گردد درخت
---------27/09/91--------- 
ما زِ ازل رفته‌ايم در پيِ آمالِ خويش
حسرتِ بي‌حسرتي است قاتلِ خاموشِ ما
 ---------27/09/91--------- 
عليرضا علي‌سليماني (قطره)
تهران - 23 و 27/09/1391
بيست و هشتم محرم و سوم صفر 1434 هـ . ق.