ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آواز قطارها

یک ثانیه سکوت
به احترام همین مترسک
که می خواهد
با یک شیر وخط ساده
جانشین من شود
شاید ـ بعد ها ـ
شبیه من
آن ایستگاه  پر از نیمکت
با رهگذرانی گیج و عجول
برای سوار شدن به کابین ها
شبیه تو
این صندلی های منتظر
برای قرار
دست های نا آرام؛
کسی برای رسیدنمان
حرفی بزند  
دعایی بخواند؛
برای آواز های کالی
که در گلوی این قطار
مانده ست...
چشم هایم را که ببندم
آنکه در دوردست
در هلهله ی
نامردان ِ
به مراد رسیده
به تماشا ایستاده
سایه ی توست
- زنی شبیه پرنده
بر چشم های خشک مزرعه
باران می کارد!

 

کلمات کلیدی این مطلب :  به همسرم ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/27 در ساعت : 11:5:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  796


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

وحیده افضلی
1391/10/27 در ساعت : 15:5:43
سلام
زیبا بود
زهرا آراسته نیا
1391/10/27 در ساعت : 15:3:51
سلام جناب انصاری .
دلنشین بود
زهرا شعبانی
1391/10/28 در ساعت : 10:50:17
درود جناب انصاری
سپید زیبایی ست
پایدار باشید
اکرم بهرامچی
1391/10/28 در ساعت : 2:44:53
- زنی شبیه پرنده
بر چشم های خشک مزرعه
باران می کارد!

پایان خیلی قشنگی داشت/یاحق
مجتبی اصغری فرزقی
1391/10/27 در ساعت : 11:50:23
سلام دوست عزيز
شعر شما را خواندم و
موفق باشيد
دکتر آرزو صفایی
1391/10/27 در ساعت : 17:43:52
سلام بر شما
بر دل نشست
عباس خوش عمل کاشانی
1391/10/27 در ساعت : 16:55:22
درود. محظوظ شدم:
آواز قطارهای «انصاری» را
هرکس که شنیدکله اش سوت کشید
داماد اگر بود شب خوب زفاف
بر دوش به جای حجله تابوت کشید....
این هم جهت انبساط خاطر...طنازم دیگر....
بازدید امروز : 9,183 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,565,143
logo-samandehi