ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



همسر نور
 هوالجمیل
تقدیم به اولین بانوی اسلام
 
 
آنقدر بخشیدی که دستانت ، بخشندگی را هم هوایی کرد
ثروت به پاهای تو افتاد و   از تو غرورش را گدایی کرد
 
من هم کنار آسمان بودم ، وقتی نماز نور را خواندی
در روزهای غربت و سختی ، مردانه پای عشق خود ماندی
 
بانو کسی دیگر نمیگوید : مردانگی در سیرت زن نیست
مردانگی ها را نشان دادی ، مردانگی تنها به گفتن نیست
 
فرمود پیغمبر به یارانش : باید شبیه همسرم باشد 1
از او شنیدم در بهشت حتّی ، قسمت شده تا مال هم باشید 2
 
تو همسرش بودی و می مانی ، قدر تو بیش از دیگران  باشد
اصلاً برای چون تویی بانو ، باید کفن از آسمان باشد 3
 
با چشم خود دیدم برای او ، سال عروجت سال غم ها شد4
شکر خدا آن روزهای سخت ، زهرای تو ام ابیها شد
 
یادت میاید گفت پیغمبر: خورشید بر شب میشود غالب؟!
بانو منم همرزم دیروزت ، یعنی علی ابن ابیطالب
 
امروز اینجا بر مزار تو ، آورده ام زهرا و زینب را
زینب دوسالش هست و میداند ، زن میتواند بشکند شب را...
 
 
 
 
 
1-هشام بن محمد: رسول خدا خدیجه را خیلی دوست داشت و در بعضی از کارها با او مشورت میکرد و به یارانش میفرمود((خدیجه و علی الگو و نمونه ی یار و همراه واقعی اند))
2-حضرت خدیجه سه سال قبل از هجرت بیمار شد.پیغمبر به عیادت وی رفت وفرمود:ای خدیجه ((اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه؟))یعنی آیا میدانی
که خداوند دربهشت نیز تورا همسر من قرار میدهد؟!
3-پیامبراکرم(ص) خود وظیفه ی غسل و کفن کردن خدیجه(س) را برعهده گرفتندناگهان جبرییل با کفنی که از آسمانها به همراه آورده بود نازل شد و عرض کرد:
یا رسول الله ، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید:او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم.
4-حضرت خدیجه 25 سال در خانه ی پیامبر زندگی کرد و در سال دهم بعثت در دهم ماه رمضان و به مدت کوتاهی بعد از وفات اوطالب عموی پیامبراز دنیا رفت.
پیامبر آن سال را "عام الاحزان" یعنی سال غم ها نامیدند.
کلمات کلیدی این مطلب :  محسن کاویانی ، شعر برای حضرت خدیجه(س) ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/10/28 در ساعت : 16:10:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  1363


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1391/10/28 در ساعت : 17:48:41
سللام و درود . در این مصرع : { از او شنیدم در بهشت حتّی ، قسمت شده تا مال هم باشید } بلائی که بعضی از دوستان شاعر بر سر حرف { عین } به دلیل قریب المخرج بودن با {همزه }انجام می دهند ، شما بر سر بیچاره حرف { ح } آورده اید . و یا لها من مصیبة !!! مصرع را باید اینگونه بخوانیم { از او شنیدم در بهشتَـــتّی ، قسمت شده تا مال هم باشید }
اکرم بهرامچی
1391/10/28 در ساعت : 16:54:17
بانو کسی دیگر نمیگوید : مردانگی در سیرت زن نیست
مردانگی ها را نشان دادی ، مردانگی تنها به گفتن نیست
واقعا عالی بود احسنت
علی‌رضا پیش‌بین
1391/10/28 در ساعت : 21:28:17
با سلام
مثنوي زيبا و پر معني بود. اين كلمات را از نظر املايي اصلاح بفرماييد. «بخشنده گي» را به بخشندگي،
« باشد» به باشيد در بيت چهارم
پيشوند «مي » ابتداي فعل ها بهتر است جدا نوشته شود، مانند: مي آيد ، مي ماني
مجتبی اصغری فرزقی
1391/10/29 در ساعت : 8:12:31
سلام جناب کاویانی

مثنوی شما را خواندم و خوب بود و می توانست ادامه داشته باشد

موفق باشید
آدرس وبلاگ


http://mo1351.blogfa.com/
نغمه مستشارنظامی
1391/11/7 در ساعت : 12:25:19
زن می تواند بشکند شب را...
شعر زیبایی بود و از زاویه دید جدید و خوبی به شخصیت اولین بانوی مسلمان از زبان اولین مرد ایمان آورده به رسول گرامی اسلام سروده اید.
قبول حضرت حق باد
سارا وفایی زاده
1391/10/30 در ساعت : 11:25:42
درود
زیبا بود
علی عبداللهی
1391/10/29 در ساعت : 10:18:34
سلام گرامی
آدینه ی خوبی داشته باشید
سپاس
حسین سنگری
1391/11/7 در ساعت : 11:20:35
سلام محسن جون
آفرین داداش
علی نظری سرمازه
1391/11/13 در ساعت : 18:43:48
درودشاعرگرامی.واقعا اشعار حضرتعالی معرکه اند.خیلی زیبا می سرایی.باورکن هر شعرت را چندین بار می خوانم.مخصوصا اشعار آیینی شما را/اجرتان با خدای معصومین/
بازدید امروز : 19,885 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,575,845
logo-samandehi