شعرزیبایتان بدل می نشیند ممنون
|
هر زمان کار من و شعر به وصف تو کشید لکنتی بر لب فرهنگ معین افتاده آفرین بسیار زیبا بود دست مریزاد
|
خیلی تو دل برو و قشنگ بود
ممنونم
|
قربونت برمممممممم
عالی بود
|
درودخانم شعبانی عزیز زیبا و تاثیرگذار بود کارتون ... شهر عمری ست که از مردم نااهل پر است کوچه ها از نفس شوم ابوجهل پراست... پایدار باشی
|
سلام بانوی شعر و ادب بسیار زیباست خواهرم نویسا بمانی
|
تو درخشیدی و پس نوبت مهتاب رسید آسمان مانده و این آینه گردانی ها سلام، غزل مثنویتان را خواندم. بسیار زیبا بود، مثل همیشه. همیشه شاعر باشید
|
سپاس از شما بسیار زیبا بود
|
سلام خیلی خوب بود بیتهای درخشان زیادی داشت
|
سلام زهرا جان بسيار بسيار زيبا... لذت بردم
|
باسلام وادب واحترام خدمت سرکار خانم شعبانی زیبا ودلنشین وخواندنی. آفرین وصدآفرین ودست مریزاد اما: من راستش این مصراع را نفهمیدم : دارد از دستِ زمان می رود از دست، زمین
|
سلام ودرود غزل مثنوی بسیار خوبی از شما خواندم طبعتان سرشار بر قرار و بر مدار یا علی
|
هر زمان کار من و شعر به وصف تو کشید لکنتی بر لب فرهنگ معین افتاده بسیار زیبا بود. خیلی ممنون. اجرتان با حضرت رسول (ص) انشالله.
|
هر زمان کار من و شعر به وصف تو کشید لکنتی بر لب فرهنگ معین افتاده زهرای عزیزم بسیار عالی ست نازنین مثل همیشه
|
سلام و درود زهرا شعبانی خوبم درود و هزاران درودت باد قلمت جاودان احساست در امان باد
|
دست مریزاد بانو ماجور باشی
|
|
|
سلام مثنوی آمده از پیش غزل رد بشود آخرین قافیه بایست «محمّد» بشود! ذستمریزاد
|
سلام زهرا جان زیباست اجرت به رسول مهربانی ها یاعلی
|
درود و احسنت شاعر به دل نشست زنده باشید
|