ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزلي اعتراضي به حکم طلبه‌ي عدالت‌خواه:3سال و نيم حبس!

تقديم به حجت الاسلام عليرضا جهانشاهي، طلبه‌ي عدالت‌خواه و مظلوم انقلاب 

 

 

 

سؤال تو درست بود: خوردن زمين چرا؟

ولي به جز علي کسي نگفت «آفرين» چرا؟

گلايه کردنِ تو از منافيقن به جا، ولي

علي! گلايه کردن از تمام مؤمنين چرا؟

بگو به هملباسيات که: «ناعزيز! نارفيق!

اگر که دشنه ميزني به من بزن، به دين چرا؟»

از اين سه-چار ماه غيبتت بگو؛ چه کردهاي؟

فقط سپاس و شکر حق؟ فقط همين؟! همين چرا؟

هرآنچه سعي ميکنم نپرسمش، نمي شود

همه «چنان» شدند، تو! عليرضا!، «چنين» چرا؟!


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/11/6 در ساعت : 14:50:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  1542


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1391/11/7 در ساعت : 20:24:30
سلام بر شاعر محترم
اصولا توضیح و اظهار نظر در مورد شعری که اشاره مستقیم به ماجرا و یا شخص خاصی دارد سخت است و توصیه حقیر به شاعران محترم این است که شاعر نباید باابزار شعر و هنر وارد این ماجرا ها شود چرا که اگر زبان و ذهن شاعر به سمت حوادث و اشخاص رفت مخاطب بدنبال هر ماجرایی از شاعر شعری می طلبد و گاهی شاعر بنا به بعضی از مصلحت ها نمی تواند نسبت به بعضی از خبرها عکس العمل نشان دهد و ان وقت ممکن است به فرصت طلبی متهم شود با این وجود حقیر توضیح خودم را از صرف نظر از محتوا و ادعاهای اثباتی نهفته در شعر قلمی می کنم
مصراع اول با سوال شروع می شود که بنا به ضرورت قالب شعر و البته خواست شاعر بسیاری از مصراع های زوج و حتی مصرا عهای دیگر سوالی شده است و در ذهن مخاطب "چرا " تا مدتها نقش می بندد و اساس و بنیاد زبیا یی شعر نیز برخاسته از همین سوال است که به اندازه ی چندین گزاره خبری تاثیر گذار است تنها محل گفتگوی این شعر ان است که فورا مخاطب با ان درگیری تن به تن و شدیدی پیدا می کند چرا که ارجاعات مشخص و روشنی از ان در دست دارد و همین مورد شاعرانگی را از شعر می گیر د
مخاطبانی که با شاعر همراهند گلایه ی اجتماعی شاعر را در ک می کنند وبه او به به خواهند گفت آنانی که نیز با شاعر همراه نباشند هزاران دلیل حقوقی را برای رد ادعای راوی ردیف خواهند کرد که هر دوی اینها به شدت به ساحت شعر اسیب می زند و در حقیقت این گناه شاعر است که شعر خود را ان قدر در یک محاجه ی اجتماعی صریح قرار داده است که در محل کذب و صدق قرار می گیرد و به گفته نظامی عروضی شعر ان است که در محل کذب و صدق واقع نشود
سادگی تنیده شده در شعر را نیز می توان از نکاتی دانست که این شعر ر با اقبال روبرو می کند
اما شاعر محترم حتما بر این نکته وقوف دارند که اگر سادگی به ساده اندیشی منجر شود نه تنها به عمق و جوهر شعر کمکی نخواهد کرد بلکه شعر را به ویروسی به نام بلاهت گرفتار می ساز د پاره هایی از قبیل بگو چطوری است حبس و..سادگی و حس را به مخاطب منتقل می کنند اما به شدت به بلیه گویی نزدیک شد ه اند
و اما در این شعر به گمانم حضرت علی (ع)به درستی نمادی از عدالت یافته است که در خصوص اعتراض حجت الاسلام جهانشاهی نسبت به زمین خواری در شیراز به او افرین می گوید استفاده از شخصیت های اسطور ه ایی در هر محتوا و یا لباسی محلی از اشکال ندارد و حتی زیبا نیز هست اما در خصوص امام علی آیا می توان از شان و منزلت ایشان مطالبه به منظوری مشخص و مصداقی نمود
محسن رضوی
1391/11/7 در ساعت : 21:38:46
بسیار شایسته و درخور !
بهشاد امامی
1391/11/6 در ساعت : 16:27:40
دکتر قزوه:
"چقدر ای روزگاران زخم از تیغ خودی خوردن؟
میان خون و خنجر، بازی زخم زبان ها را"
سلام عزیز دلم!
یکی از رشته های تحصیلی حقیر -در دانشگاه- حقوق بوده است. اول این که طبق قانون اساسی، خود رئيس قوهء قضائیه یک "مجتهد عادل"، مدیر، مدبر، و آگاه به امور قضائی است و منصوب خود "سیدعلی"که -با این توصیف- قطعا تقوا تدبیر و مرتبهء علمی اش از آن طلبهء عزیز بسیار بالاتر است و ثانیا خود ولی فقیه بر عملکرد او نظارت دارد.
این طلبه در دادگاه ویژهء روحانیت محکوم شده است که هم خود رئيس قضا و هم رهبر در جریان آن بوده اند.
بنابراین خلاف انبوه پرونده ها که واقعا فرصت بررسی توسط رئيس و رهبر را نمی شود پیدا کنند حکم این پرونده -به خاطر خاص بودن و رسانه ای شدنش- این شانس را دارد که حتی توسط خود رهبری بازنگری شود. -البته اگر حق با طلبهء عزیز باشد-
بد نیست این تذکر را خطاب به شما دوست دردمند و آن طلبهء عزیز بنویسم:
سعادتمند باشید.
استاد سخن، سعدی:
"یکی بر سر شاخ، بن می برید
خداوند بستان نظر کرد و دید
بگفتا گر این مرد بد می کند
نه با من که با نفس خود می کند"
----------------------------------------------------------------------------
سلام.
براي اطلاع شما بايد عرض کنم که همين دادگاه باري چند سال پيش ايشان را به همين اتهام "تشويش اذهان عمومي" زنداني کرده بود. اما خود آن سيدعلي که من جانم را فدايش مي کنم دستور داد ايشان را آزاد کنند و در پيامب که براي ايشان صادر کرده بود فرموده بود به او بگوييد :"شکرالله مساعيکم". پس آن نکت هکه چون رئيس دستگاه قضا توسط ايشان انتخاب مي شوند و يقيناً عادل هستند و همه ي کارهاي ايشان مورد تأييد رهبري است بايد عرض کنم که اينگونه نيست. چنانکه دفعه ي قبل آقا خودشان اين طلبه ي عزيز را از بند زندان آزاد فرمودند. دوم اينکه خود آقا چندبار تا به حال فرموده اند که کارهاي کساني که ايشان براي امور انتخاب کرده اند همه مورد تأيدد ايشان نيستند. نمونه اش هم رئيس صدا و سيما. که آقا بسيار گله و شکايت دارند از صدا و سيما. و خيلي از برنامه ها مورد تأييد ايشان نيست.
درمورد قوه ي قضاييه و رئيس آن هم بايد عرض کنم که همه ي کارهايشان مورد تأييد آقا نيست. نمونه اش هم همين نامه‌نگاري‌هايي که ايشان و احمدي‌نژاد با هم داشتند و به دت آقا را ناراحت کرد.
پس کسي که حضرت آقا انتحاب مي کنند لزوما ً حتماً آدمهاي صد در صد عادلي نيستند. هر کسي امکان خطا و اشتباه را دارد. اينگونه حکم کردن به نظر من کاري است دور از عقل و منطق
محمد شکری فرد
1391/11/10 در ساعت : 14:2:20
سلام جواد....

غزل زیبایی بود...دلت دریاست...

فعلا.
زهرا آراسته نیا
1391/11/8 در ساعت : 13:21:23
بسیار احسنت!
کاش یه جوری این غزل رو به دست خودشون می رسوندید
-------------------------------------
سلام
مي‌رسانم انشاالله. قراره همين روزها آزاد بشن به لطف خدا
علی حبیب نژاد
1391/11/15 در ساعت : 5:14:1
احسنت برادر
علی عبداللهی
1391/11/7 در ساعت : 15:44:18
سلام

به راستی
رسالتش دریاست
چشمه ای که
می نوشد باران

فکر می کنم اگر کارها از مجرای قانون هر چند قانون نقص داشته باتشد چون تکلیف هر کس در جامعه معلوم است بهتر است و شاید بهتر بود نامه ای به رهبری می نوشتند و شخصا اقدام نمی کردند چون اگر احساس وظیفه از مجاری درست تر مثل نامه به دفتر رهبری و مراجع انجام شود جامعه با آرامش کارش را انجام می دهد گاهی هم قصه قصه موسی و خضر است که کنه مطلب را ما متوجه نیستیم
-----------------------------------------------------------------------------------------
سلام
اگر قانون در اينجا درست عمل مي کرد که ديگر حرفي نبود!
مشکل کار همين قانون است که عمل نمي شود!
محمد شکری فرد
1391/11/10 در ساعت : 14:3:10
من می خواستم نظر بذارم که اشتباهی نظرمو به عنوان نقد فرستادم!!!

بازدید امروز : 7,237 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,197
logo-samandehi