باغ در باغ هياهوي زمستان جاريست در دل چلچلهها طنطنه اي پيدا نيست صبح در مه شده پنهان و مؤذن خفتهست سروها سوخته و مأذنه اي پيدا نيست سلام آقای نظری بقا خیلی حرفها ی ناگفته دارید توی سروده تون اما بافت ترکیب کلمات و تصویر سازی ها خوب محکم نشده اند انگار ابزار واژه ها یتان برای کاربرد سرایش مناسب نبودند اما کاملا ذهن و اندیشه ای ژرف و نگاهی بسیار وسیع و فریادی رعد آسا در این سروده مشهود است مانا باشید و دریایی
|
باغ در باغ هياهوي زمستان جاريست در دل چلچلهها طنطنه اي پيدا نيست بسیار زیبا سروده اید جناب استاد موفق باشید
|
سلام شاعر صبح درمه شده پنهان وموذن خفته ست سروهاسوخته وماذنه ای پیدانیست غزل زیباوعمیقی بود.به دلم نشست. دست مریزاد.
|
درود بر شما شعر تان شهود هاى داشت زيبابود
|
درود بر شما استادم بسیار زیبا..مثل همیشه رندانه می سرایید استاد نیک اندیشم
|
|
سقف بر وسعت پرواز كبوتر زده اند آسمان را اسفا دامنه اي پيدا نيست..................... بقا باشيد و سلمي استاد خوش سخن و فروتن!
|
درود و عرض ادب استاد فیض بردم دست مریزاد
|
درووود زیبا وعمیق قلمتون جاری وجاوید
|
سلام استاد نظری بقا...خواندم و آموختم... ممنونم.
|
صبح در مه شده پنهان و مؤذن خفتهست
سروها سوخته و مأذنه اي پيدا نيست
درود بیکران بر شاعر بزرگوار!
|
سلام بر جناب نظری بقا غزل زیبا وفاخری است...
|