سلام بر شاعر محترم
کشف شاعرانه ی خوبی در شعر صورت گرفته است سه پاره اول شعر در راستای به عینیت در اوردن این کشف شاعرانه میزانسن مناسبی است اما شاعر تحت تاثیر شیفتگی و هیجان کشف خود به پرداخت بیشتر ادامه می دهد و پاره های چهارم و پنجم شکل می گیرد که پاره های موفق نیستند پاره پایانی برای به پایان بردن این شعر "طرح"پاره ی خوبی است البته اگر "آی دایه بهتر از مادر"حذف شود
هسته مرکز ی کشف شاعر همین است که او سرزمین فکه را دایه ی از مادر بهتر دیده است و با استفاده از قابلیت این کنایه به خوبی احساس خود را بیان کرد ه است اما تکرار آن در سطر پایانی حلاوت این کشف را از بین می برد همانطور که توضیح و گسترش این کشف در سطر چهارم و پنجم به شعر اسیب رسانده است
در نهایت به شما شاعر جوان تبریک می گویم شما صاحب استعداد هستید به شرط اینکه بیشتر شعر بخوانید و به توصیه های دوستانه بیشتر فکر کنید
خداوند شما را سلامت بدارد

با سلام.من هم مثل جناب ایزدی با دوسطر اول وموفقیت آن موافقم ولی در ادامه به نظر من نکته قابل به عرضی نیست واتفاق شاعرانه ای نیفتاده است ویک نثر است که دارای پشتوانی حسی خوبی است.نکته دیگر در مورد دایه مهربان تراز مادر؛ این تعبیر کنایی معمولا جایی استفاده می شود که قصد طعنه زدن وگوشه کنایه زدن داشته باشیم وتقریبا بار منفی منتقل می کند ولی منادا قرار دادن فکه با این تعبیر کاملا از نظر محتوایی هم منافات دارد. من فکر میکنم آنچه در ذهن شاعر بوده است به بروز نرسیده است شاید فکه به جای دایه ی مهربان تر از مادر صدفی باشد که مروارید های ناب وطن را در خود جای داده است.خداوند به شما جوان هایی که یاد خون شهیدان را زنده نگه میدارید عزت بدهد.یا حق

سلام
ممنونم از استاد عزیز و بزرگوار جناب ایزدی
حتما فرمایش و راهنمائی حضرتعالی رو لحاظ خواهم کرد


++++

از جناب استاد خصلتی عزیز هم متشکرم
بنده قصد کنایه به فکه را داشتم که سالهای سال است این صدفها رو رها نکرده و مادرانی هنور اشک بر گونه دارند

فی الحال از نظرات حضرات عزیز استفاده کردم و قطعا بیشتر فکر خواهم کرد بر موضوع

یاعلی