ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از شظحيات يك شاعر
                 

  گیر تو افتاده ام
 
پشت همین پیچ
 
حضرت حافظ هم اگر بود
 
گیر تو می افتاد
 
گوش به آهنگ تو می داد
 
گوش به آهنگ لطیفی
 
که از آن « زانتیا»ی گل زده می ریخت
 
 
گیر تو افتاده ام
 
چه گیر سه پیچی !!
 
از طرفی صبح اتوبان چه شلوغ است
 
موج ترافیک و بوق ممتد ماشین
 
بسته راه بر وزش یاد تو بسیار
 
از طرفی خواجه ی شیراز
 
نشسته است
 
جفت همین شاخه نباتش
 
توی همین آینه
 
پاییده شلوغی بغل هاش
 
_ آه خدای من !
 
این که نشسته است در آیینه
 
فروغ است !؟
 
دروغ است
 
 
گیر تو افتاده باشی و فراوان
 
برف ببارد
 
برف چه بیهوده می آمد
 
حرف ولی یخ زده
 
حرف ولی بند می آمد
 
سقف جهان نیز چه اندازه
 
چه کوتاه
 
جاده سپید و سیاه
 
جاده چه دلخواه
 
چه گمراه
 
 
وقت خداحافظیست
 
شیشه به رگبار نفس هات
 
منتظر و مات
 
دست من اما...
 
چرخ من اما
 
چه به زنجیر ه ی گیسوت گرفتار
 
وقت خداحافظی ست
 
راه برون رفت از این آینه ها نیست
 
سوخت در این روزها
 
سهمیه بندیست
 
 
گیر تو افتاده ام
 
در این صبح اتوبان
 
خواجه ی شیراز نیز
 
خسته تر از من
 
پشت به فرمان
 
خیره به برفی که می آمد
 
در این شرجی دم کرده ی مرداد ماه بندر بوشهر
 
 
عطر تو پیچیده و من مست
 
چه مستی !
 
مست تو افتاده ام
 
در این کوچه ی بن بست...
کلمات کلیدی این مطلب :  بوشهر ، حافظ ، زانتيا ، فروغ ، اتوبان ، شيراز ، شطحيات ، شاخه نبات ، فرمان ، رگبار ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/14 در ساعت : 16:27:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  1017


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دلبر تاشماتاوا از روسیه
1392/1/15 در ساعت : 20:23:32
بسیار زیبا استاد
دستتان مریزاد
علی‌رضا قزوه
1392/1/15 در ساعت : 16:18:59
سلام جناب هوشمند عزیز به جمع شاعران فارسی زبان خوش آمدید. حضور شما مایه مباهات است.
اکبر نبوی
1392/1/14 در ساعت : 17:27:39
درود بر شما
بسیار زیبا بود. دست مریزاد
سربلند باشید
عزیز مهدی (هندوستان)
1392/1/15 در ساعت : 20:36:51

سلام آقای هوشمند عزیز
چه شعر قشنگی
یادش بخیر چه سفرهای خوبی به بوشهر داشتم
هند تشریف بیارید باز
بازدید امروز : 19,237 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,575,197
logo-samandehi