ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صل الله علیک یاصدیقه الشهیده
 

می رفت عاشقانه به همراه آتشی

کز او بجا نماند بجز آه آتشی

خاکستر خیال مرا تا مدینه برد

اشعار زخم خورده ی افواه آتشی

از کوچه های شب زده ی بی صدا گذشت

پایان نداشت این سفر، این راه آتشی

روح مرا به سمت خود انگار می کشید

سوسوی سایه-روشن گه گاهٍ... آتشی

مردی کنار نخل غزلخوان نشسته بود

می گفت از شراره ی جانکاه آتشی

گُر می گرفت آتش غم در ستاره ها

وقتی که می دمید در آن چاه آتشی

تازد ورق به دفتر دلهای سوخته

تا خواند شرح قصه ی کوتاه آتشی

بیرون شد از نیام شب،انبوهی از شهاب

شمشیر های آخته،خونخواه آتشی

*

درصفحه ی نمور نگاهش نوشته بود...

باید بسوزد این دل آگاه آتشی

سوز فراق و غربت و سیلی ولی امان

از داغ جانگدازی درگاه آتشی

ازبس چوشمع، تا به سحر، بی صدا،گریست

کز او بجا نماند بجز آه آتشی
---------------------------------------------

یای قوافی را بجز مصرع اول, مصدری بخوانید!

کلمات کلیدی این مطلب :  صل ، الله ، علیک ، یاصدیقه ، الشهیده ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/25 در ساعت : 21:58:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  1003


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1392/1/26 در ساعت : 10:45:21
درود بر شما
زیبا سرودید
نام؟ نام خانوادگی؟
1392/1/26 در ساعت : 11:50:4
سلام

خیلی ممنونم
محمد حسین انصاری نژاد
1392/1/26 در ساعت : 21:28:21
سلام برادر.
ماجورباشی.
نام؟ نام خانوادگی؟
1392/2/2 در ساعت : 10:57:8
سلام
ممنونم
بازدید امروز : 5,300 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,561,260
logo-samandehi