چون ما فاضل نظری را به طریقی استاد خودمان میدانیم در مورد او کمی بحث میکنیم
ایشون شاعر فوق العاده و کم نظیر سالهای اخیر ند...فاضل نظری را با گریه های امپراطور حتی بچه مدرسه ای ها میشناسند و شعرهایش را اس ام اس میدهند....
کتاب -آن ها- و -اقلیت- از او چاپ شد و -آن ها- در چاپ نهم به سر میبرد که این نشان از جذبه ی کتاب های شعر ایشان است...ایشان مبتکر سبک هندی امروز هستند...یعنی در غزل هایشان دست به مکاشفاتی ظریف و تمثیلوار میزنند که درک آن بسیار ساده و لطیف است ...البته در کتاب -آنها- این موضوع کمی دشوار تر شده است و تفاوت شعر های جوانی و این روزهای فاضل مشهود میشود
او سه سال پیش(فک کنم) رییس حوزه هنری استان تهران شد آن موقع بنیانیان رییس حوزه هنری کشور بود
او همچنان رییس حوزه تهران نیز هست در میدان آرژانتین...فوق لیسانس مدیریت دارد و استاد ادبیات دانشگاه میباشد
فاضل از نظر حضور در جلسات شعر بسیار کم فروغ و آدمگریز است....
بسیاری از شاعران علاقه مند و جوان آرزو دارند که او به عنوان استاد در جلسات شعر شرکت کند اما او کاملا به این موضوع بی توجه است
بی شک نظری شاعر اول کشور است اما از نظری توقع این است که در ارتباط با جوانان و خواست آنها در خصوص شرکت در جلسات شعر و همایش ها غیردولتی حضور فعال داشته باشد.....یادم هست برای ایشان نمونه شعر هایم را سال 86 ارسال کردم و مرا بسیار تشویق کرد و دعوت به تلاش و پر کردن پیشنیازهای علمی شعر کرد....
یکی از دوستان ایشان را وقتی به من معرفی میکرد از اخلاقشان چیزی نگفت وقتی با بقیه نزدیکان فاضل صحبت کردم آنها نیز چیزی از اخلاق او نگفتند و سکوت کردند اما سخنانی که دیگران از اخلاقش میگویند خوب نیست(حرفهایی که مردم از تو میگویند چیست؟)) اما ترجیح میدهم بعد از دیدارم با او حرفی بزنم....البته بارها خواستیم اما نشد...
اما ..افراد.. کتاب آخر اوست.....این کتاب سال بعد منتشر میشود....مشتاقیم برای دیدن این کتاب...
باید نکته ای دیگر را هم در آخر متن بنویسم
امروز بسیاری از شاعران کشورمان دارند سطح شعر را بالا و در سرجای اصلیش قرار میدهند و همگی امید دارند تا بزرگان عصر به آنها کمک کنند...باید به آنها نیز جا برای بزرگ شدن داد...چند روز است کتاب زیبای کاظم بهمنی به نام پیشامد" به من فهمانده فاضل نظری های زیادی حضور دارند که باید بزرگ شوند و حافظ ها قرن معاصر شوند ....باید به همه افراد احترام گزاشت همه رییس حوزه هنری نیستند....در آخر
ناگزیر از سفرم بی سرو سامان چون باد
به گرفتار رهایی نتوان گفت ازاد
کوچ تا چند مگر میشود از خویش گریخت
بال تنها غم غربت به پرستوها داد