از پنجره‌ی چشم تو گر نور بجوشد
سرسبز شود روح تب آلود اراضی

ای کاش که هر واژه‌ی چشمان تو را من
تحریر کنم در دل دیوانِ بیاضی

سلام جناب نظری اولین بار است از شما میخوانم . چقدر زیبا و چقدر بدیع . احسنت

درود استاد نیک مهر
زیبا سروده تان بر دل نشست
دست مریزاد

سلام عزیز!
وقتی خواننده با این غزل وبا این قافیه ی کم یاب رو به رو می شود اولین سوالی که در ذهنش قد علم مسی کند این است که آیا شاعر این شعر توانسته از قافیه ها به نحو احسن استفاده کند یا خیر وهمین سوال تا آخر غزل با خواننده همراه است
ای چشم تو بر هم زن مستقبل و ماضی
با خواندن همین مصراع اندکی درنگ میکنی تا به مفهوم پنهان در مستقبل وماضی برسی وهمین رسیدن نوعی کشف است که شهد آن کام خواننده را نوازش می کند وبیت دوم :
من پیش تو جون طفل عقب مانده ی ذهنی
چشمان تو تو چون مساله ی سخت ریاضی!
که حکم همانی را دارد که بیان کردم
تنها موردی که مرا اقناع نکرد بیاضی بود که به صورت نکره به کار رفته ودر این مسیر هموار دست اندازی می شود که ... بگذریم
دراین مدت کم در این سایت ،این شعر یکی از شاخص ترین شعر هایی است که مرا به خود مشغول کرده وتا مدتی می تواند در ذهنم ته نشین بشود
لذت بردم ودست مریزاد می گویم به آفریننده ی این شعر بسیار زیبا

سلام و درود بر شما
غزلی زیباست با ابتکاراتی شاعرانه و قافیه هایی جالب و غیر قابل پیش بینی.

لحظه های شاعریتان آباد!

درود جناب نظری

بسیار زیباست

دست مریزاد.

سلام استاد نازنین
غزل فاخری است لذت بردم
دل تنگ شما بودم خوش حال شدم.
زنده باشید

چشمان تو چون مسئله ی سخت ریاضی...عالی بود.لذذذذذذذت شاعرانه بردیم

سلام استاد نظری بقا...همیشه غزل های زیبای شما رو می خوانم و می آموزم.

سوزی شعرلروز چوخ سوورم.

زنده باشید.

عالی و در خور تامل و توجه استاد عزیز بقای نازنین

ی چشم تو برهم‌ز‌ن مستقبل و ماضی
یک شهر برآن چشم سیاه‌ات متقاضی



سلام بر حاج کاظم !

غزلی زیبا و متفاوت سروده اید

دست مریزاد

زنده باشید