مزامیر طرب
نذر امام باقر (ع)
عشق ، تا شور درافکنده دل و هم جان را
گل بیاراسته در آینه ها کیوان را
شوردل از خبرتازه تری می گوید
که مزامیرطرب تازه کند، خوبان را
روز میلاد خداوند سخن آمده است
تا کند ترجمه اسرار دل قرآن را
برسرهرمژه ای سفته گهرهای لطیف
تا تبسم بدمد، مردمک و مژگان را
دیدمش برد به افلاک ملک ، در آغوش
تابه جای آورد آیین ادب، سبحان را
**
آمد از سمت خدا، آینه ای افلاکی
که به هر ذره ی نورش، اثری، کیهان را
"باقر العلم" که نامید خداوندش، خواست
با سرانگشت ادب، درس دهد، لقمان را
حلمش آموخت از آن: آینهی حق باشد
حکمتش داد: که او زنده کند فرقان را
هر چه مکتوم، به سِحرِ سخن اش واگشته!
هر چه معلوم، همه آینهخو، پنهان را
آسمان در نظرش بود: فضایی کوچک !
کهکشان در سفرش بود: غباری، کان را -
یک نفس فرصت پروازعطا فرمودند
تا سبکبال به حیرت ببرد، انسان را
**
آنچه آموخت به ما، کثرتی از وحدت بود
یک نفس، پرتو آن، بارقه شد عرفان را
**
"باقر العلم"، خداوند سخن، در گیتی !
نور دانش بدم از پرتو خود، ایران را
ابرِ جهل از همه سو، قصد خرابی دارد
ترسم از یاد برد، مردم شهر، ایمان را
***
بشنو از خاک بقیع، آنچه به ما می گوید:
بیت در بیت غزل - مرثیهی باران را
کاش آن روز، در آن صبح قشنگ: آدینه
یک نفر پاک کند، رنگ غریب ستان را
***
سیدعلی اصغرموسوی
مکتب شعر امامیه
مکتب شعر دینی
قم- 1392
-----------------------------------------------------------
قراراست امروز صبح (ان شاء الله) این قصیده را برای شنوندگان "رادیو معارف" بخوانم و شعر قبلی چون حال و هوای شاد میلاد را نداشت تغییری چشمگیر درآن داده شد؛ تا خیلی حزن انگیز نباشد.گرچه ائمه بقیع (ع) تصویر داغ و غربت دائمی شیعه اند ؛ اما طبق فرمایششان در اندوهشان اندوهگین و در فصل طربشان باید طربناک باشیم. میلاد حضرت باقرالعلوم علیه السلام برشما مبارک !
..