تقدیم چشمانت
مرا کــشته است از روز نخستین بیم چـشمانت
ز یادم برده روز و هفته را تقویم چشمانت
منظم حال و روزم نیست با وضعی که من دارم
به بی نظمی کشید آخر مرا تنظیم چشمانت
سرا پای وجودم شعله ور هـــست و نمی دانـم
چه با خط نگاهم می نمـــاید خــیم چشمانت
نمـیدانم خداوند از چه سبک و شیوه و رنگی
کمک بگرفـته در طراحی و ترسیم چشمانت
اگر فهمیده بودم می رود دین و دل از دســـتم
از اول می نمودم هر دو را تسـلیم چشمانت
ســراپا رحمـــــتی اما به رغم رحمــتت رحمی
نکرد از روی شفقت بر کسی ترحیم چشمانت
چه حاجت بر خط و رنگ است چشمان خمارین را
به خط و رنگ حاجت نیست در ترمیم چشمانت
نمی خواهم به وقت مردنم بنـــدند چشــــمم را
که میخواهم نگاهم را کنم تقدیم چـــشمانت
۳۰ شهریور ۱۳۸۵
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1392/2/27 در ساعت : 12:19:22
| تعداد مشاهده این شعر :
833
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.