ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل- شب دیدار...
مدتی است دوستان زیادی به من لطف دارند و در جاهای مختلف عنوان می کنند که (شعبانی) شاعری صرفاً آیینی است!
هرچند من به این عنوان افتخار می کنم و شاعر آیینی بودن را سعادتی می دانم غیر قابل انکار و هر چند من آیینی هایم را با عشق می نویسم و آنها را جز شعرهای عاشقانه نمی دانم، اما لازم دیدم هرازگاهی سیاه مشق هایی با موضوعات منظور نظر این دوستان را هم  در فضاهای مختلف منتشر کنم به این امید که از نقد و نظر ارزشمند صاحب نظران و اساتید ارجمندم نیز بهره مند شوم.

و این از غزل

 
گاه در نام آوری ها ننگ باشی بهتر است
جای یکرنگی اگر صدرنگ باشی بهتر است!

«ماهماهی» بودم و قلابی از آبم گرفت
در کف صیّاد اگر خرچنگ باشی بهتر است!

هرچه فرمان داد، من تسلیم بودم پیش از این
دیدم اما با دلت در جنگ باشی بهتر است

قسمت آیینه ها تنها شکستن بود و بس
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است!

تا شب دیدار جز حسرت ندارد حاصلی
گوشه ی غمخانه ها دلتنگ باشی بهتر است...
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، زهرا شعبانی ، شب دیدار ، حسرت ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/3/25 در ساعت : 22:42:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  1540


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1392/3/27 در ساعت : 11:13:38
سلام بر جناب امين نورالهي عزيز
اخلاص و تعهد صادقانه حضرت عالي نسبت به مسايل ديني قابل تقدير و تشكر است
و اما خدمت حضرت عالي عرض كنم اين شعر يك شعر عاشقانه است و به لحاظ معني و محتوا مشكلي ندارد و در تقابل فرهنگ ديني و عاشورايي نيز قرار نمي گيرد
فقط شاعر در مقام اعتراض و نا آرامي دروني خطاب به معشوق هنجارهايي را بر خلاف ميل باطني اش وارونه مي كند
مي گويد حالا كه سرنوشت آيينه ها شكستن است بهتر است كه سنگ باشي شاعر در اين بيت ا ز سنگ بودن دفاع نمي كند بلكه به شدت از سرنوشت اينه ها نگران و نا ارام است وبراي نشان دادن شدت اين نگراني بر خلاف ميل باطني هنجار شكني مي كند و اتفاقا سنگ بودن وقتي در تقابل با اينه قرار مي گيرد تحجر خود را بيشتر نمايان مي سازد
يا در بيت هرچه فرمان داد من تسليم بودم بيش از اين /ديدم با دلت در جنگ باشي بهتر است
تكيه معنايي شاعر در اين بيت بر جنگ با دل معشوق نيست بلكه مي خواهد نهايت تسليم خود و بي توجهي و بي اعتنايي معشوق را متجلي سازد
يا در بيت اول شاعر از ننگ دفاع نمي كند بلكه منتقد نام اوري هاي كاذب و غير اصولي است
و ي در مصراع دوم همين بيت مدافع صدر رنگي نيست بلكه مي خواهد بگويد يك رنگي و صداقت در جامعه امروز خريداري ندارد
در گذشته نيز شاعران براي تاكيد بر يك معنا ظاهرا دست به شكستن هنجارهاي پذيرفته شده مي نمودند
مثلا وقتي گفته مي شده است مي بخور منبر بسوزان مردم ازاري مكن كه در حقيقت به هيچ عنوان هدف امر به مي خواري نبوده است بلكه هدف اين بوده كه قبح و بدي مردم ازاري به نمايش در ايد و يا منظور اين بوده است كه مردم ازاري از مي خوردن بد تر است
خداوند شما جناب نورالهي و همچنين شاعر محترم را در پناه لطف خود سلامت نگه دارد

سیاوش پورافشار
1392/3/26 در ساعت : 20:51:41
درود بر همه بزرگواران
غزلی قوی است چه از نظر المانهای تصویری و چه از نظر خوش پرداختی واژه ها و خوش تراشی تعبیرات و ترکیبات
شالوده یک اثر زمانی محکم است که همه سیستم اثر در یک راستا کار کنند عین یک کارخانه که در نهایت تمام اجزای سیستم آن با همکاری هم یک محصول را تولید می کنند حرف ابیات یک غزل باید با هم یک چیز بگویند به قول حافظ:
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب.
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است.
ابیات یک غزل نباید همدیگر را نقص کنند در اشعار بزرگان قدما بوده شاعری شعری سروده اما ارتباط عمودی ضعیفی داشته اما کمیاب است اگر بیتی بیت دیگر را نقض کنند یا حس در جریان شاعر در شعر دچار پارادوکس شود
پیام این بیت زیبا و حکیمانه است
«ماهماهی» بودم و قلابی از آبم گرفت
در کف صیّاد اگر خرچنگ باشی بهتر است!
اما پیام این شعر با حس حکیم بیت قبلی همخوانی ندارد
قسمت آیینه ها تنها شکستن بود و بس
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است!
در هر صورت این مساله چیزی زیادی از ارزشهای بالای این شعر نمی کاهد آرزوی موفقیت برای شاعره محترم
امین نوراللهی (فریاد)
1392/3/27 در ساعت : 20:14:12
سلام بر استاد عزیزم جناب ایزدی گنابادی که انصافا زحمات زیادی را در بخش نقد می کشند و بنده از ایشان بسیار آموخته ام.بنده نقد را بسیار دوست دارم ولی متاسفانه سواد آن را ندارم و هرچه بیشتر هم می خوانم بیش از پیش می فهمم که بیسوادم.شاید این حرف هم از بیسوادی بنده باشد ولی حقیر این شعر خوش ساخت و منسجم را فاقد معیارهای عاشقانه می دانم و آن را اثری عاشقانه نمی بینم.این شعر در قالبی احساسی که جزیی از عاشقانه است و نه تمام آن دارد مخاطبانش را پند می دهد و اتفاقا همین عنصر احساس باعث شده که شاعر خلاف ایمان قلبی خود را بر زبان آورد که اگر اینگونه نبود شاعر خود را موظف نمی دید که در اول شعر توضیحاتی را به مخاطب بدهد! .بنده اینگونه برداشت کرده ام که شاعر با گفتن اولین مصرع این غزل که تنها مصرعیست که مفهوم خوبی دارد "چون جایی که ضد ارزش افتخار است کسی که ارزشهایش را زیر پا نمی گذارد از نظر فرازمینی نزد خدا و از نظر زمینی حداقل پیش خود شاعر قابل تشویق است" گرفتار قافیه شده و پس از آن است که پندهایی را می دهد که...! .البته بر بیت دوم چون دو پهلو است و دو برداشت خوب و بد می شود چندان خرده ای نیست.و اما در مورد مثالتان استاد ایزدی! باید بگویم که مثال خوبی نیست.در مثالهای جنابعالی و البته شاعران بزرگ هم "می" خوردن هم منبر سوزاندن و هم مردم آزاری هر سه بدند ولی از دید شاعر که بر منبر وعظ نشسته است بهتر است که "می" خورد و منبر سوزاند ولی مردم آزاری نکرد! و این خلاف فضای این شعر است.در این شعر از دید شاعر"صدرنگی" که بد است از "یکرنگی" که خوب است بهتر است! و دیگر مثالها و تضادها که در کل بد بودن را بهتر از خوب بودن می داند.افراد زیادی هستند که پند هایی بسیار بدتر از این می دهند ولی بنده خیلی کم آنها را نقد می کنم چون اعتقادشان بر آن است و کاری هم نمی شود کرد و اگر خدمت شاعر بسیار خوب و متعهد جسارتی کردم از باب ارادت به ایشان بود.انشالله خداوند تمام شاعران متعهد را به لطف خود بپروراند.یاعلی
نام ارسال کننده :  فرشید     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
خانم شعبانی شما شاعر آیینی نیستید بلکه یک شاعر واقعی هستید که بر همه موضوعها میتونید شعر بسرایید.
حمیده میرزاد
1392/3/25 در ساعت : 23:35:39
سلام بر زهراى مهربانم
احسنت عزيزم
بسيار به دلم نشست خصوصا اين بيت

قسمت آیینه ها تنها شکستن بود و بس
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است!

شاعرانگيت مستدام
حسین سنگری
1392/3/26 در ساعت : 2:8:30
چه خوب شد که کامل این غزل رو خوندم...
بسیار عالیست
فرج الله نعمتی (نادر)
1392/3/26 در ساعت : 11:31:56
سلام خانم شعباني
زيبا بود
دريغ شيشه ي دل سنگ مي شود گاهي
ميان ما و خدا جنگ مي شود گاهي
دلي كه آينه ي پاك و ساده ي عشق است
اسير وسوسه ي رنگ مي شود گاهي... .

موفقتر باشيد
نادر
امین نوراللهی (فریاد)
1392/3/26 در ساعت : 10:37:37
سلام.شما دیگر چرا خانم شعبانی!! شما که تصویرگر فرهنگ عاشورایید و مبلغ مبانی و معانی سرشار از امید شیعه هستید دیگر چرا؟! آیا در مکتب شیعه "جای یکرنگی اگر صدرنگ باشی بهتر است!" آیا در مکتب امام حسین(ع) "در عالم سنگ باشی بهتر است"؟! . آیا بیت آخرتان بیانگر فرهنگ انتظار از منظر شیعه جعفریست یا فرقه هایی مثل حجتیه؟! من اشعار شما را بسیار بسیار دوست دارم و همیشه آنها را با دقت می خوانم و محظوظ می شوم و می آموزم ولی از این شعر بسیار خوب و قوی شما که معنا فدای مضمون شده است...! این مطلب را در بخش نقد نیاوردم که هم گمان غرض ورزی نرود و هم اگر صلاح دیدید تایید کنید.خداوند همه ما را عاقبت به خیر کند.ممنونم
زهرا شعبانی
1392/3/26 در ساعت : 21:51:27
سلام. از حضورتون سپاسگزارم جناب نوراللهی بزرگوار

واقعا برام عجیبه که شما چنین برداشتی از این شعر داشتید! بنده با توضیحاتی که در بالا آوردم ارادت قلبی م به اهل بیت علیهم السلام رو بیان کردم و مشخصا توضیح دادم که این تنها یک غزل عاشقانه است و به هیچ وجه فرازمینی نیست!

گمان نمی کنم نیاز باشه در مورد تک تک مصارع توضیح بدم. همینکه شما با این دیدگاه که شاعر دارد از بی وفایی معشوق زمینی اش و دلتنگی خود سخن می گوید، دیگربار شعر را بخوانید کافی ست!

پایدار باشید انشاالله...
محمد حسین انصاری نژاد
1392/3/27 در ساعت : 10:3:0
سلام بانو
غزل زیبایی است.دست مریزاد.
سعید تاج محمدی
1392/3/28 در ساعت : 12:27:31
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است...

کی گفته شما فقط شعر آیینی رو خوب می گید؟ غزل از این بهتر؟!
خیلی خوب بود. هم قافیه و ردیف و هم تعابیر و کشف ها
مرضیه عاطفی
1392/3/26 در ساعت : 16:56:53
"«ماهماهی» بودم و قلابی از آبم گرفت
در کف صیّاد اگر خرچنگ باشی بهتر است!"

سلام زهرا جان
زیباست
شاعر که باشی آیین پاکی در ذات نگاهته!

قلم فرسا باشی!

محمد شکری فرد
1392/3/27 در ساعت : 19:49:11
سلام خانم شعبانی...درود بر شما...غزل زیبایی بود...کوتاه و شیرین...

زنده باشید.
عطیه سادات حجتی
1392/3/31 در ساعت : 1:32:13
سلام دوست هنرمندم ...
"ماه ماهی" به جای "شاه ماهی"خیلی قشنگ بود
مشتاق دیدارت هستم ...
اگر گذرت به تهران افتاد زودتر بگو عکساتو براِت بیارم*
زهرا شعبانی
1392/3/31 در ساعت : 2:48:33
سلام عزیز دلم
ممنونم از محبتت
من هم خیلی دلتنگم
کاش عکس ها بهونه ای بشن برای دیدار دوباره...
امیر سیاهپوش
1392/3/26 در ساعت : 10:15:46
سلام بر بانوی فرزانه و متعهد و شاعر توانمند
غزل بسیار زیبا و خوش تراشی است. احسنت. شما هم در شعر آیینی توانمندید و هم در سایر حوزه ها. البته از نظر حقیر آدم معتقد و ملتزم به اصول شریعت همه ی اشعارش آیینی است حتی عاشقانه هایش. این بحث مجال خودش را می خواهد.
در این شعر، قافیه اندیشی هم کمک کرده به تصاویر و تعابیر زیبا و دلنشینی برسید و هم شمارا به بیان مطالبی کشانده که خودتان به آن اعتقاد ندارید. مثل این بیت زیبا:
قسمت آیینه ها تنها شکستن بود و بس
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است!
(شما با هوشید و مقصودم را می فهمید)
زهرا شعبانی
1392/3/26 در ساعت : 12:32:15
سلام و درود بر استاد ارجمندم جناب آقای سیاهپوش

از لطف بی دریغتان کمال تشکر را دارم

و اما در رابطه با بیت مذکور

به نظر من گاه انسان نیازمند است به مسائلی که به آنها اعتقادی ندارد نیز بیندیشد، چرا که در مقام مقایسه بر می آید و در اعتقاداتش راسخ تر می شود!

باز هم محبت شما را می ستایم و سربلندی و موفقیتتان را از درگاه خداوند متعال خواهانم...
علی فردوسی
1392/3/26 در ساعت : 14:35:39
سلام دوست

از این دست حرف ها پشت سر من هم زیاد گفته شده ، آنقدر که زمانی خودم هم باورم داشت می شد، ولی گذشت زمان همه چیز را دست کم برای خودم مشخص کرد.

کار خوبی بود. به تازگی برایم روایت در شعر مهم تر از گذشته شده، شاید چونکه به پرهیز از تکرار زدگی در مضمون کمک می کنه.

یک نکته کوچک (البته اگه ناراحت نمیشی). چند سال پیش این نکته را آقای قزوه به من گوشزد کرد و من هم پذیرفتم، حالا من به شما می گویم و تصمیم با شما خواهد بود: در بیت ماقبل آخر "ع" کلمه "عالم" از تقطیع ساقط میشه و در واقع "ع" باید مثل همزه خونده بشه. از نظر من درست نیست، ولی ممکن است شما بگویید هست. من کلا به قواعد عروضی خیلی اهمیت می دم، ولی هر شاعری برای خودش یک سری باید و نباید ها داره.
زهرا شعبانی
1392/3/26 در ساعت : 21:20:16
سلام بر جناب فردوسی بزرگوار
از لطف حضورتان سپاسگزارم
بنده هم شما را از شاعران بسیار خوب زمان خود می شناسم و هم جناب قزوه از اساتید بسیار گرانقدرمان هستند و خواهند بود. نکته ای که فرمودید را با جان و دل قبول دارم و تا کنون هم در اشعارم جز در موارد معدودی به ضرورت وزن استفاده نکرده ام.
ممنونم از یادآوری تان. اگر عمری باقی باشد در نگارشات بعدی دقت بیشتری به کار خواهم برد
پایدار باشید انشاالله...
نصیر مجاب (افغانستان)
1392/3/27 در ساعت : 18:30:8
در کف صیّاد اگر خرچنگ باشی بهتر است!

خانم شعبانی!
سلیقه زیبا و استعداد وافر شما در هر فضایی ، زیبا آفرین است.
روح الله ستایش احدی
1392/3/30 در ساعت : 19:41:0
سلام خانم شعباني
سپاس فراوان حضور گرم و نظر ارزشمندتان را

...
شعرتان زيبا و دلنشين بود
سید حسن رستگار
1392/3/26 در ساعت : 1:36:6
سلام و درود
صد البته که خود را در حد نقد دوستان شاعر نمیدانم اما خوب میدانم که کار نیکو کردن از پر کردن است
انشآلله با تمرکز و تمرین و نگاه تیزبین و شاعرانه ای که دارید به آنچه میخواهید میرسید
هر چند حقیر آیینی را بیشتر می پسندم
برقراروبرمدار
یاعلی
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1392/3/26 در ساعت : 10:57:37
رنگ هارا پلّه پلّه طی نمودم تاخود آ


گر خدایی مسلکی بی رنگ باشی بهتر است

درود خانم شعبانی

دست مریزاد
سید نقی عباس «کیفی»
1392/3/27 در ساعت : 4:56:48
جای یکرنگی اگر صدرنگ باشی بهتر است!

سلام
شعر بسیار زیبایی بود!
همیشه شاعر باشید.
تارا محمدصالحی
1392/3/28 در ساعت : 12:5:52
سلام زهرای
آفرین بر شما و شعر زیباتون
«ماهماهی» بودم و قلابی از آبم گرفت
در کف صیّاد اگر خرچنگ باشی بهتر است!
استفاده کردم و همچنین این بیت شعرتون را با اجازه تون در صفحه تک بیتهای ماندگار پست کردم با نام خودتون
همیشه نویسا شاعر
محمدمهدی عبدالهی
1392/4/8 در ساعت : 21:45:58
تا شب دیدار جز حسرت ندارد حاصلی
گوشه ی غمخانه ها دلتنگ باشی بهتر است...

سلام و عرض ادب
زیبا بود
موفق باشید
امیر آخوندی
1392/4/22 در ساعت : 16:49:17
قسمت آیینه ها تنها شکستن بود و بس
دیر فهمیدم در عالم سنگ باشی بهتر است!

عالی
علی گیاهی
1392/5/14 در ساعت : 20:6:27


خانم شعبانی
چه زیبا احساستان را بیان میکنید

شبنم فرضی زاده
1392/9/1 در ساعت : 13:12:56
خوبی بانو؟
دلتنگت شده ام دیریست.....
شبنم فرضی زاده
1392/11/18 در ساعت : 19:23:46
درودبانوجان
زیبادیدم افرین
بازدید امروز : 22,655 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,553,886
logo-samandehi