در خیال بیشه ها داد تفنگی گم شده
مانده در بال کبوتر ها فشنگی گم شده
برکه ای هستی که شب ها توی آب راکدت
با تو بازی می کند حتی نهنگی گم شده
ماه من باشی اسیر چنگ ماه / ی ها شوی ؟
بیخیال دره باشی و پلنگی گم شده ؟
مثل احمق های کنعانی به چاهی برده اند
ماه شهرم را به جای تکه سنگی گم شده
پیش چشمانت هزاران لشکر یونانی و
پیش لب های ترت تیمور لنگی کم شده
از تمام خاطرات تلخ و شیرین مانده است
روی دیوار دلم رد کلنگی گم شده