ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



با برگ های یخ زده مرثیه خواند و رفت (برای برادرم که سرطان داشت و فوت کرد)


انا لله و انا الیه راجعون

 



سلام بیایید برای شادی روح  تمامی رفتگانمان از جمله شاعر گرانقدر تازه درگذشته مهدی پرویز فاتحه بخوانیم



 



حال و هوای مستی ام از سر پرانده و رفت



پیمانه را زمین زدو پیشم نمانده و رفت



پروانه شد به روزنه ی در نگاه کرد



روح از عذاب پیله ی دنیا رهاند و رفت



هرچند غنچه بود و نگاهش پر از غزل ...



با برگ های یخ زده مرثیه خواند و رفت



می گفت زندگی نفسش را بریدِه است



از پیش و روی خویش مرا نیز راند و رفت



مثل اسیر مانده ِ درون ِ سیاهچال



مهتاب را به روزنه ی در رساندو رفت



لبخند زد به دور و بر خویش ناگهان...



غمهای روی شانه ی خود را تکاندو رفت



زیبا ترین ستاره ی خوش یمن قصه ها...



افلاک را به ماتم عظما کشاند و رفت



م- شوریده سید مهدی نژادهاشمی 11/4/1390



 


کلمات کلیدی این مطلب :  با ، برگ ، های ، یخ ، زده ، مرثیه ، خواند ، و ، رفت ، (برای ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/12 در ساعت : 10:39:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  1458


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد سعید شیخ
1390/4/12 در ساعت : 15:22:34
سلام
هردو غم یکسانی را به دوش میکشیم
اما شما طوری و من طور دیگر...
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)
1390/4/12 در ساعت : 11:22:15

حال و هوای مستی ام از سر پراند و رفت


پیمانه را زمین زدو پیشم نماند و رفت


پروانه شد به روزنه ی در نگاه کرد


روح از عذاب پیله ی دنیا رهاند و رفت


سلام؛
ضمن عرض تسلیت؛ بقای عمر بازماندگان و تسلای دل خانواده ی آنان را از خداوند خواهانم.
ان الله یحب الصابرین.
مصطفی پورکریمی
1390/4/12 در ساعت : 17:20:51
سلام جناب نژاد هاشمی عزیز
ابراز همدردی و محبتی که در قالب این غزل زیبا ریخته اید قابل تقدیر است .زنده باشید
بازدید امروز : 7,710 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,670
logo-samandehi