آری... کسی که در غم خود لنگ می زند
دارد به روزگار من چنگ می زند
آی آینه! به هیچ کسی اعتماد نیست
و انعکاس من که به من سنگ می زند
تا کی مقاومت، کمری که شکستنی ست
فولاد با رطوبت کم، زنگ می زند
شاید شبی به عشق نشستیم گرد هم
نه... این لباس بر تن ما تنگ می زند
این روز ها صلح برای من و تو نیست
این روز ها غریزه دم از جنگ می زند
تاریخ ارسال :
1392/4/25 در ساعت : 17:44:49
| تعداد مشاهده این شعر :
859
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.