ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خلوت بي بهانه
     گر به سراغم آمدی هیچ نیار جز خودت

     در دل هیچزار من هیچ نکار جز خودت

 

     "پنجره"  تو  "چراغ"  تو  خانهء سرد و کور،  من

     ای تو تمام نورها  نور نیار جز خودت

 

     راز سکوت ما تویی  با دهل و ساز بیا

     خلوت بی بهانه ای نگه ندار جز خودت

 

     آب تویی ابر تویی عاشق تشنگان تویی

     تشنه منم به کام من هیچ نبار جز خودت

 

     کاغذ و رنگ مست تو  بوم و قلم به دست تو

     شاهد قاب این جهان! هست نگار جز خودت؟

کلمات کلیدی این مطلب :  خلوت بي بهانه ، راز سكوت ، عاشقانه ، امين نوراللهي ، فرياد ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/31 در ساعت : 1:34:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1056


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 12:44:45
به نام خدا
سلام آقای نوراللهی
«گر به سراغم آمدی هیچ نیار جز خودت» شروع خیلی خیلی خوبی است و خواننده را وادار می کند تا پایان غزل بدون توقف جلو برود.
جسارت می کنم و احساس شخصی و شاید سلیقه ای خودم را هنگام خواندن این غزل زیبا می نویسم:
در بیت دوم توقعم می رفت با سجع های زیبا مواجه شوم. مثلا اینطور: پنجره تو، حضور تو، خانه ی سرد و کور من ...
در بیت سوم احساس کردم وزن شعر به هم خورده و توقع ترکیب وزنی دیگری را در پایان مصرع اول و پایان مصرع دوم داشتم. مثلا: راز سکوت ما تویی، ساز و دهل زنان بیا / خلوت بی بهانه ای دوست ندار جز خودت ...
بیت چهارم همین احساس را داشتم و دلم میخواست اینطور باشد: ساقی عاشقان تویی/ عاشق تشنگان تویی/ ...
که البته اگر واژه «آب و ابر» را حذف کنیم، مصرع دوم که از طریق فعل «باریدن» اتصال معنوی با این دو واژه پیدا کرده ناکام می ماند.
پس می شود این پیشنهاد را نیز درباره بیت چهارم آورد: آب تویی، ابر تویی، ساقی بی صبر تویی / تشنه منم به کام من، هیچ نبار جز خودت ...
بیت آخر را به اندازه بیت اول دوست داشتم.
جسارت مرا ببخشید. من فقط «احساس» خودم را از خوانش شعرتان نوشتم. حال آنکه شاید هیچ کدام از این نکات، اشکال شعری محسوب نشود اما فکر می کنم در روانی و یکدستی این غزل زیبا بی تأتیر نباشد.

امین نوراللهی (فریاد)
1392/5/31 در ساعت : 15:33:19
عليكم السلام خانم معين زاده شاعره خوش فكر و مستعد.مصرع"راز سکوت ما تویی، ساز و دهل زنان بیا" بسيار وسوسه انگيز است و به احتمال زياد در ويرايشي كه بعدها خواهم كرد هديه ي زيبايتان را جايگزين خواهم كرد.در ساير موارد نياز به تامل بيشتري احساس مي شود.در مورد كند شدن ريتم حق با شماست ولي همانطور كه مي دانيد تعويض يك هجاي كوتاه با بلند در اين وزن بسيار مرسوم و از اختيارات شاعري محسوب مي شود يعني همان تبديل"مفاعلن" به "مفتعلن" يا بالعكس به قول خاقاني بزرگ:

"گرچه ز موضع لقب مفتعلن دوباره شد / بحر ز قاعده نشد تا تو بهانه ناوري"

از اين كه شعر حقير را لايق نقد دانستيد بسيار سپاسگزارم.درود بر شما و احساس پاكتان
شهاب الدین رهنما
1392/5/31 در ساعت : 23:22:0
سلام دوست من
غزل زیبایی است با بارقه هایی دلنشین.
البته دوبیت اول را بیشتر می پسندم.
موفق باشید
مجتبی نادری طاهری
1392/5/31 در ساعت : 9:53:27
گر به سراغم آمدی هیچ نیار جز خودت

در دل هیچزار من هیچ نکار جز خودت

سلام
واژه هیچ زار چنان نو بود برایم که وادرارم کرد از شعر خوبتان بیشتر لذت ببرم
همه واژه پردازی ها هم خوب نیست ولی این یکی البته وقتی در وسعت شعر خوبتان قرار گرفته است خیلی دلچسب شده است.
شاد و شاعر باشید
یا علی
****************************************
فرياد: عليكم السلام. ممنونم برادر از نظر ارزشمندتان.ياعلي
فاطمه معین زاده
1392/5/31 در ساعت : 12:44:38
به نام خدا
سلام آقای نوراللهی
«گر به سراغم آمدی هیچ نیار جز خودت» شروع خیلی خیلی خوبی است و خواننده را وادار می کند تا پایان غزل بدون توقف جلو برود.
جسارت می کنم و احساس شخصی و شاید سلیقه ای خودم را هنگام خواندن این غزل زیبا می نویسم:
در بیت دوم توقعم می رفت با سجع های زیبا مواجه شوم. مثلا اینطور: پنجره تو، حضور تو، خانه ی سرد و کور من ...
در بیت سوم احساس کردم وزن شعر به هم خورده و توقع ترکیب وزنی دیگری را در پایان مصرع اول و پایان مصرع دوم داشتم. مثلا: راز سکوت ما تویی، ساز و دهل زنان بیا / خلوت بی بهانه ای دوست ندار جز خودت ...
بیت چهارم همین احساس را داشتم و دلم میخواست اینطور باشد: ساقی عاشقان تویی/ عاشق تشنگان تویی/ ...
که البته اگر واژه «آب و ابر» را حذف کنیم، مصرع دوم که از طریق فعل «باریدن» اتصال معنوی با این دو واژه پیدا کرده ناکام می ماند.
پس می شود این پیشنهاد را نیز درباره بیت چهارم آورد: آب تویی، ابر تویی، ساقی بی صبر تویی / تشنه منم به کام من، هیچ نبار جز خودت ...
بیت آخر را به اندازه بیت اول دوست داشتم.
جسارت مرا ببخشید. من فقط «احساس» خودم را از خوانش شعرتان نوشتم. حال آنکه شاید هیچ کدام از این نکات، اشکال شعری محسوب نشود اما فکر می کنم در روانی و یکدستی این غزل زیبا بی تأتیر نباشد.
****************************************
فرياد: عليكم السلام خانم معين زاده شاعره خوش فكر و مستعد.مصرع"راز سکوت ما تویی، ساز و دهل زنان بیا" بسيار وسوسه انگيز است و به احتمال زياد در ويرايشي كه بعدها خواهم كرد هديه ي زيبايتان را جايگزين خواهم كرد.در ساير موارد نياز به تامل بيشتري احساس مي شود.در مورد كند شدن ريتم حق با شماست ولي همانطور كه مي دانيد تعويض يك هجاي كوتاه با بلند در اين وزن بسيار مرسوم و از اختيارات شاعري محسوب مي شود يعني همان تبديل"مفاعلن" به "مفتعلن" يا بالعكس به قول خاقاني بزرگ:

"گرچه ز موضع لقب مفتعلن دوباره شد / بحر ز قاعده نشد تا تو بهانه ناوري"

از اين كه شعر حقير را لايق نقد دانستيد بسيار سپاسگزارم.درود بر شما و احساس پاكتان

بازدید امروز : 3,319 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,933,958
logo-samandehi