ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ناز و کوچک و معصوم!




خون گریه ای بهتر از شعر برای این روزهای پر غم و رنج جهان گرگ پرور.
این مطلب را یک نویسنده ی اهل درد در کیهان نوشته. به جای شعرهای بی رمق خودم گذاشتم بخوانید و کمی گریه بکنید و دستی هم به دعا بلند....
(عکسهای اصلی را نگذاشتم. خیلی دلخراشند عکسهای مرتبط)

پنجشنبه از میان روزنامه‌های جورواجور روی کیوسک، تیتر اول کیهان که از تازه‌ترین جنایت تروریستها در سوریه خبر می‌داد توجهم را جلب کرد. وقتی روزنامه را خریدم و از زیر دیگر روزنامه‌ها بیرون کشیدم چشمم به عکس این تیتر افتاد، جا خوردم و ناخود‌آگاه چشمانم نمناک شد. تصویر متعلق به کودکانی بود که آرام و بی‌صدا و بدون هیاهوی کودکی در کنار هم خوابیده بودند. کودکانی با لباسهای جورواجور و رنگی که می‌شد در رنگهای متنوع لباسهایشان سلایق کودکانه آنها و محبت مادرانشان را دید. چهره‌های آنها آرام بود بدون آنکه خبری از شیطنتهای کودکانه را با خود داشته باشند. بدون قیل و قال. بدون بهانه‌هایی که کودکان برای خوراکی و اسباب‌بازی می‌گیرند. کودکانی مثل فرشته‌های خدا. مثل شکوفه‌های بهاری که با رگبار و تگرگ از شاخه‌ها جدا شده باشند. مثل آیه‌های قرآن پاک و معصوم. می‌شد در چشمان بسته‌ این فرشته‌ها امیدهای ناامید شده پدران و مادرانشان را دید. در موهای بعضی از آنها هنوز می‌شد رد انگشتان پر مهر مادرانشان را دنبال کرد که با نواهای مادرانه، شانه شده بود. می‌شد در چهره‌ رنگ پریده و بی‌جان آنها جای بوسه مادرانشان را دید و این آیه را بلند خواند که «بأی ذنب قتلت»؟ بعضی سر به روبرو داشتند و بعضی سر به کنار. شاید در آخرین لحظات یکی بابای خود را صدا زده و به کمک او امید بسته بوده و دیگری چشم به دنبال مادرش چرخانده است. شاید یکی از ترس به جنازه مادرش پناه برده و دیگری عروسکش را بغل کرده است. شاید دیگری برای خبر دادن شهادت مادرش به دنبال بقیه خانواده گشته است. چه می‌دانیم؟...اما، همه آنها الان سرد و بی‌جان در کنار هم خوابیده‌اند. کوچک و ناز و معصوم.
یکی کوچک، یکی کوچکتر، یکی دختر، یکی پسر. یکی دستان کوچکش را کنار صورتش آورده و یکی دستش را کنار پهلوهای کوچکش گذاشته. همانطور که بچه‌های ما راحت می‌خوابند آنها هم راحت خوابیده... ساکت و آرام... انگار بعد از بازی زیاد در یک روز طولانی اینگونه خسته خسته اسیر خواب شده‌اند. یا انگار که با لالایی‌های مادرانشان به خواب رفته‌اند. یا شاید بعضی از آنان خواب بوده‌اند و منتظر صدای با محبت مادر تا با دخترکم و پسرکم آنان را از خواب ناز بیدار کند. اگر مادرشان قبلا شهید نشده باشد. ایکاش هیچکدامشان مادر نداشته باشند تا آنها را در خوابی اینگونه ببیند.
اگر بخواهیم از این عکس بیشتر بگوییم و بنویسیم می‌شود ولی چه سود. این بچه‌ها که جان نمی‌گیرند. قاتلان که مجازات نمی‌شوند. وهابیها که آدم نمی‌شوند. مفتی‌های تکفیری که نمی‌فهمند. خانه ظلم آمریکا و اسرائیل که بر سرشان خراب نمی‌شود و صدای شعارهای حمایت از حقوق کودکان سازمان ملل که در جهان بلند است خفه نمی‌شود...
دیشب برای دختر دو ساله‌ام جشن تولد گرفتیم. کیک و لباس عروس. میوه و شیرینی و کادو و... نمی دانستم که امروز تصاویر این دخترکان معصوم را خواهم دید. اگر امروز این عکس را نمی‌دیدم هنوز از خنده‌های کودک دو ساله‌ام لذت می‌بردم. اگر این عکس را نمی‌دیدم هنوز دغدغه‌ام خریدن عروسک برای دخترم بود. به دخترم یاد داده‌ام که بعد از غذا خوردن با دستان کوچکش دعا کند: خدایا هیچ بچه‌ای گرسنه نباشد. خدایا همه بچه‌ها سالم باشند. خدایا همه بچه‌ها خوشحال باشند. اگر این عکس را نمی‌دیدم هنوز بلند آمین نمی‌گفتم و هنوز به این کار خودم به دیده‌ یک کار تربیتی نگاه می‌کردم نه یک ضرورت حیاتی.
این باغچه پر از گلهای پرپر، مهد کودکی است که جهان مرتجع و جاهلی عرب به همراهی جهان ملحد و لیبرال غرب و صهیونیستهای کودک‌کش، برای کودکان معصوم و بی‌گناه جهان اسلام تمهید و تدارک کرده است.
و حقیقتی دیگر آنست که در جهانی زندگی می‌کنیم که دیگر گرگهای آن بچه نمی‌خورند و این رئیس‌جمهور آمریکا و اسرائیل و انگلیس است که به همراهی عربستان و کفتاران تکفیری بچه‌ها را پاره پاره می‌کنند و از این به بعد باید در قصه بزبز زنگوله پا به جای گرگ بیچاره قصه، از اوباما، نتانیاهو، ملک عبدالله و اردوغان نام برد.
محمدهادی صحرایی
کیهان 3/6/1392

کلمات کلیدی این مطلب :  ؟؟؟ ،


   تاریخ ارسال  :   1392/6/3 در ساعت : 8:57:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1136


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فاطمه معین زاده
1392/6/3 در ساعت : 9:8:47
به نام خدا
سلام
من هم این عکس را دیده ام. خیلی درد آور است. زبان به وصفش نمی چرخد. اشک در چشمم حلقه زده وقتی می بینم پسر سه ساله ی من اینجا، کنار من، در آغوش مادر خوابیده در حالی که آنجا کودکان کوچک و کوچکتر، اینطور به خاک و خون غلطیده اند .............. ای کاش هیچ وقت هیچ مادری شاهد مرگ اینگونه ی کودکش نباشد ..................... چند روز پیش پسرم افتاد زمین و لبش پاره شد و بردیم بیمارستان دو تا بخیه خورد. من می خواستم از هوش بروم ...
کاش هیچ کدام از این بچه ها، مادر نداشته باشند ...................
........... .............
..... ......... .....
........ ....... ..
.. ...........
اللهم عجل لولیک الفرج ...
-------------
سلام
دعا کنید برای نابودی همه ی جباران درنده ی عالم.
امین نوراللهی (فریاد)
1392/6/3 در ساعت : 10:8:56
خواندم و ... بسيار... گريستم
فاطمه تفقدی
1392/6/3 در ساعت : 22:58:53
چقدر دست های کوچکشان قدمت دارد.....به فراخنای تاریخ ودرحنجره هایشان گویی تمام بغض های جهان لب پر می زند، نمی دانم اجاق های طاقت مان تا کدامین عقربه خواهدسوخت....ای کاش ...ای کاش...ای کاش...
پیروز باشید.
بدرود
بازدید امروز : 4,781 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,747,026
logo-samandehi