برای امام مهربانی حضرت علیابن موسیالرضا علیهالسلام
ما در مقام عشق تو چون طفل مبتدی
تو در مقام مهر و صفا از همه ردی
ما وامدار روضه پاک نگاه تو
تا چلچراغ دیدن خورشید سرمدی
پاکان روزگار همه ریزهخوار تو
تو چشمه چشمه چشمه رئوف محمدی
شرح صفاتت آینه در آینه حرم
حسی شبیه رونق بازار ایزدی
دیوان شعرهای تغزل برای توست
تو مرشد ترنم باغ مخلدی
همسایهی خدایی و با جلوه در رواق
آیات مهربانی زیبای گنبدی
موسای طور آتش توحید را چشید
تو جرعهریز تشنهترین رفت و آمدی
هم با مجاوران حرم حرف میزنی
هم در نظر به خواهش زائر سرآمدی
هم جلوه جلوه جلوهی سبز رضا شدن
هم گریه گریه گریهی دل را مویّدی
هم با قنوت اهل سحر حال میکنی
هم در نیاز اهل تلاطم موکّدی
هم آسمان روشن مشتاق تازه مست
هم مرکز توجه شوق مجددی
من توبهکار توبهشکن در خیال شرم
تو رونق صفات خدا دوری از بدی
یک کاسه آفتاب لبت را تعارفی...
یک سجده خاکسار درت را مشیّدی
بر خط دستهای بیابان اشاره کن
تا بشکفد تبسم بیشک و شایدی
در گوشهی منور ایران سربلند
تو صاحب مجلله ایوان و مرقدی
هرجا دلی به وسعت ناز رضایتت
بارانی شکوه درت شد، مقیدی ـ
ـ حتما جواب درخور نامت به او دهی
حتما نگاه میکنی و مهر ممتدی
درهای بارگاه تو را ساده ساختند
از بس در آسمان رضا نامرددی
احساس دوستداشتنات بینهایت است
وقتی خودت برای دلم حرف میزدی
من هم زبان راحتیام بین گریههاست:
«باور نمیکنم که جواب منو ندی»
صحن عتیق، کوثر آزادی دل است
سقای هرچه تشنهی راهیّ ِ مشهدی
مصطفی کارگر
گراش - 20 شهریور 1392