ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حرم یعنی...

همینجا بیگمان مثل همین یک مشت فواره

به شوقت می پرم از جای و می افتم دگرباره

دهان از شکوه می بندم که درد مستجابم را

روایت می کند فریاد بی پروای نقاره

نگاهم کن که در من سرزنش های فراوانی ست

به لحن خارزار جاده و فرسنگ ها خاره

حرم پر می شود از چهره ی بی حرفِ این غصه

حرم یعنی غمم را خوانده ای از رنگ رخساره

حرم یعنی همینجا تا ابد در پرسه می مانم

تمام گریه را سر میگذارم کنج دیوارِ ...

□□□

حرم یعنی کسی در شهر خود سر می کند اما

دلش در کوچه های دور مشهد مانده آواره ...

 
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل رضوی ، امام رضا ، مشهد ، زیارت ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/6/29 در ساعت : 2:9:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1371


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید حکیم بینش
1392/6/29 در ساعت : 14:25:54
خانم مهیجی بسیار زیبا دلنشین و تأثیرگذار سرودید. درود بر شما

مرضیه عاطفی
1392/6/29 در ساعت : 10:56:30
سلام دوست خوبم
زیبا بود و مستحکم
"دهان از شکوه می بندم که درد مستجابم را
روایت می کند فریاد بی پروای نقاره"
قبول باشد انشاءالله
اجرتان بزودی پابوس امام رضا(ع)
یا علی(ع)
شهاب نجف آبادی
1392/6/29 در ساعت : 11:26:57
و سیل اشگ می افتد به راه از دشت چشمانم
جــگر هم می شود از شوق یک دیدار صــد پاره
-------------------------
سلام حضرت شاعر
قریحه ات ستودنی است
سر بلند باشید
علی گیاهی
1392/6/29 در ساعت : 12:51:1
رم یعنی کسی در شهر خود سر می کند اما

دلش در کوچه های دور مشهد مانده آواره ...

درود بر شما
بازدید امروز : 24,220 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,555,451
logo-samandehi