ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به آیینه ی مهربانی هارضااسماعیلی

                  


کار دستم داده این حس دگرگون

در همم چون شاخه های بید مجنون
 


با دوبیتی های"نادم" دم گرفته ست

این مسافر، این بیابانگرد مفتون
 


باز فایز آمد و از کوچه رد شد

یا "خیالش بر من آورده شبیخون"؟!
 


در غروبی خسته ام دلتنگ دلتنگ

می زنم غرق غبار از کوچه بیرون
 


می سرایم شروه ای خواهی نخواهی

در سه گاه دشتی و شور همایون
 


ای تو مثل صبح دشتستان صمیمی

چون غروب ساحل بوشهر محزون
 


کاش مثل کودکی شعری بخوانیم

باز باران ...باز باران ...نغمه موزون


روستایی تر از ین باید بخوانیم:
آسمون تشنه کی می باره بارون؟!

 

با تو می آیم شبی بی تاب اروند

با تو می آیم پر از اندوه کارون
 


ساده می خواهم بگویم خسته ام از

این جهان غرق در آشوب و افسون



گویی این شهنامه خوان دیو جدید ست!

می چکد از پرده ی نقالی اش خون
 


خواب دیدم خواب توفان مغول را

خواب نیشابور را با صبح گلگون
 


می شناسم سینه چاکان بشر را

باز می کوبند آنجا نعل وارون



آن شبان ها خود شریک گرگ هستند

گرگ ریزان را چه باید کرد اکنون؟!
 


اشک هایم را برایت می نویسم

نامه از این است با حال دگرگون
 


16/7/1392بندرعباس

 


موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/19 در ساعت : 0:54:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  814


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی سعادتخانی
1392/7/19 در ساعت : 19:56:39
درود بر هردو بزرگوار
وحیده افضلی
1392/7/19 در ساعت : 1:5:36
درود بر شما و استاد اسماعیلی مهربان
سارا وفایی زاده
1392/7/20 در ساعت : 10:15:41
درود بر شما
سید حسن مبارز
1392/7/19 در ساعت : 10:9:16
بسیار زیبا و دلنشین بود.
محمد شکری فرد
1392/7/21 در ساعت : 11:57:53
خدا انشاالله سایه ی شما و استاد اسماعیلی را از سر ما کم نکند.

همیشه از شما بهترین ها را خوانده ام و آموخته ام.

محمدمهدی عبدالهی
1392/7/19 در ساعت : 9:51:6
سلام و عرض ادب خدمت برادر بزرگوارم و استاد اسماعیلی عزیز
موفق باشید
علی اصغر اقتداری
1392/7/20 در ساعت : 14:56:58
سلام بر شما
این درد نامه ای بود در قالب تقدیم نامه به شاعر خوش خوی معاصر برادر عزیز رضا اسماعیلی که هیچ گونه خود بزرگ بینی در او مشاهده نمی شود ومثل بعضی ها نیست که دیگران بر شعرش خوشم آمد های زیادی بگذارند ولی او پای هیچ شعری را امضا نکند
شاید هم از نگاهئ بعضی ها این سروده هایی که بر روی پیشخوان گذاشته می شود شعر نباشد!
بازدید امروز : 2,582 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,542
logo-samandehi