
قیصر ! به خواب رفتی و حال زمین بد است
حال زمین بدون تو ای نازنین بد است
صبح سه شنبه و همه ی روزنامه ها
زل می زنند روی نگاهت٬ و این بد است !
رفتی درون قاب و فقط می کنی نگاه
مُهر سکوت بر لب تو ٬ بیش ازین بد است
یادت نمی رود که بخندی٬ ولی چرا
آنجا بدون خنده نشستی ؟! همین بد است
قیصر! به خواب رفته ای آیا و یا ...؟! بگو
اما مگو که مُرده ای و بعد از این...! بد است
مُردن کجا و شعر تو؟! قیصر بلند شو
شوخی بس است ٬ قافیه هایی چنین بد است
قیصر ! هنوز اول عشق است و ... نازنین
بزم عزا برای تو عاشق ترین بد است
شاعر ! پیاده شو ز قطاری که رفته است
حال غزل٬ بدون تو٬ ای نازنین بد است
تاریخ ارسال :
1392/8/5 در ساعت : 20:21:0
| تعداد مشاهده این شعر :
1048
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.