ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آیا این بیت می تواند مشکل ممیزی داشته باشد


سلام بر دوستان و همراهان همیشگی کوچه ی پارسی زبانان.....



آیا به نظر شما بیت ذیل می تواند مشکل ممیزی داشته باشد



 



موسی !! شبان را با خداوندش رها کن

دیوانه با دیوانه بهتر می خرامد



به نظر این حقیر دیوانه  خدایی ست که شبان با مکنونات ذهنی محدود و ناقص خودش تصویر کرده است و البته او برای ملموس کردن خدایش ناچار از همسان سازی ذهنی بوده است....اما ظاهرا اینجا من هم در ممیزی با همان برخورد موسایی مواجه شده ام به این دلیل که نباید دیوانه را با خداوند مربوط  کرد



این هم صورت کامل غزل که قبل از این خدمتتان تقدیم کرده ام



عقل این طرف عشق آنطرفتر می خرامد

هرکس به زعم خویش بهتر می خرامد





این عقل از احوال عشقم بی خبر نیست

عمریست این دیوار با در می خرامد





دست از سر من بر نخواهد داشت این داغ

بازی که عمری با کبوتر می خرامد





موسی !!شبان را با خداوندش رها کن

دیوانه با دیوانه بهتر می خرامد





یعقوب!! تعبیر تو را از ماه دزدید

گرگی که در خواب برادر می خرامد





ای باد دریا را بگو یک رود اینجا

چون طفل در رویای مادر می خرامد



چون کلیت غزل را بسیار دوست دارم ناچار به تغییر زیر در بیت شده ام که با کلیت موضوعی که در زمان شکل گیری این بیت در ذهن من وجود داشت تفاوت بسیار دارد ...ولی چاره چیست



موسی !! شبان را با خداوندش رها کن

شوریده با شوریده بهتر می خرامد


کلمات کلیدی این مطلب :  آیا ، این ، بیت ، می ، تواند ، مشکل ، ممیزی ، داشته ، باشد ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/3 در ساعت : 11:4:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  1294


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1390/5/3 در ساعت : 12:57:18
غزلهاتون بطرز وحشتناکی زیبا هستند و عالی/درود
مصطفی پورکریمی
1390/5/4 در ساعت : 0:47:10
سلام جناب استاد کرمی عزیز
غزل زیبایی است دست مریزاد
در مورد بیتی که فرموده اید صفات خداوند متعال عین ذات اوست در صورتی که صفات ما اکتسابی است .امام علی علیه السلام در خطبه ی یکم نهج البلاغه در ادامه ی بحث معرفت می فرمایند" کمال توحید اخلاص است و کمال اخلاص خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است زیرا هر صفتی نشان می دهد که غیر از موصوف ، وهر موصوفی گواهی می دهد که غیر از صفت است ، پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده است و با نزریک کردن خدا به چیزی ،دوخدا مطرح شده وبا طرح شدن دو خدا ،اجزایی برای او تصور نموده و با تصور اجزا برای خدا او را نشناخته است ".
تازه این ها که امام فرموده اند برای صفات ثبوتیه است و صفات سلبیه مثل همین که شما فرموده اید کفر محض است استدعا دارم خطبه ی اول نهج البلاغه را مطالعه بفرمایید و اگر توضیحات حقیر نامفهوم بود یا قانع نشدید من برای پاسخگویی حاضرم.موفق باشید.
================

محمد وثوقی:
سلام جناب پورکریمی گرامی
نظر شما را در دفتر شعر دوست عزیزمان جناب کرمی خواندم. در آن‌چه شما از حضرت امیر علیه السلام نقل کرده‌اید که بحثی نیست؛ حرف من چگونگی انطباق نظر شما (کفر محض بودن) است با آن بیت. بیایید فرض کنیم گوینده‌ی این شعر را نمی‌شناسیم و ماییم و همین جمله: موسی! شبان را با خدایش رها کن؛ توجه بفرمایید به ضمیر «ش». اگر بعداً نسبتی به خدا داده شده، به این خدایی داده شده که ساخته و پرداخته‌ی ذهن شبان است و این درد مشترک ما هم هست: «و ما یؤمن اکثرهم بالله إلّا و هم مشرکون» /یوسف، 106. به قول مرحوم دکتر قیصر امین‌پور: «من از خیر این ناخدایان گذشتم / خدایی برای خودم آفریدم»! به هر حال دستکم از باب «نقل کفر، کفر نیست» هم می‌توان به این شعر نگریست. در واقع خدای شبان همان خدایی است که تصورش را مولا علیه السلام هم نهی فرموده‌اند و شاعر این‌چنین خدایی را «دیوانه» خوانده، خدایی که نه خالق بل‌که مخلوق ذهن ماست (اصل استحاله‌ی اکتناه ذات و صفات ذات را هم که مستحضرید و جای بحثش هم این‌جا نیست).
می‌ماند دو نکته: یکی آن‌که فرموده‌اید سخن مولوی از باب تشبیه و تمثیل است؛ خب دوست ارجمندم چرا سخن مولوی را تأویل می‌فرمایید ولی بیت آقای کرمی را نه؟ اگر من به استناد سخن شما عرض کنم ایشان هم به تمثیل گفته‌ چه؟ شیر نر خونخواره از صفات سلبیه نیست؟ متأسفانه جناب مولوی اگر چه خودش در ابیات زیبایی بحث «ادب» را طرح کرده ـ تا جایی که حتی بی‌ادب را محروم از لطف رب و ردِّ باب می‌داند ـ اما خودش این دقیقه را رعایت نمی‌کند و آنچه من به مثال آوردم تازه قابل ذکرش بود و مثنوی حی و حاضر است! دیگر آن‌که من بیت آقای کرمی را تأیید نکردم (به قسمت اول عرضم در همان کامنت مراجعه بفرمایید) فقط گفتم این نوع «شطحیات» سابقه‌ دارد و همان‌جا عرض کردم دأب بزرگان ما رعایت هر چه بیشتر ادب حضور است و اکنون نیز بر آن پا می‌فشارم و ایشان هم می‌توانند این ادب عاشقی را رعایت بفرمایند یا نه (ضمناً «شوریدگی» هم دست کمی از «دیوانگی» ندارد!). و آخر این‌که غیرت دینی شما و دغدغه‌هایتان در این باب ستودنی است.
محمد وثوقی
1390/5/3 در ساعت : 20:8:31
سلام دوست دریادلم
مرسوم بزرگان ما در این گونه موارد رعایت هر چه بیشتر ادب حضور است. اما به هر حال این گونه عشق بازی هم بی سابقه نیست و مثلاً جناب مولوی حضرت دوست را شیر نر خونخواره گفته است:
در کف شیر نر خونخواره یی / غیر تسلیم و رضا کو چاره یی.
مستدام باشید.
اکرم بهرامچی
1390/5/3 در ساعت : 12:55:46
سلام استاد خوب و جوان
هر انسانی و هر موجودی خدایش را به اندازه ی توان ذهنی اش می سنجد و می فهمد و ستایش میکند در حالیکه اصلا خدا سنجیدنی و تصور کردنی و شرح دادنی و فهمیدنی نیست /.....................................دریایی باشید و ژرف
حمیدرضا اقبالدوست
1390/5/3 در ساعت : 15:0:53
سلام قربان /

متاسفانه ممیزین محترم بسیار براساس سلیقه خود عمل می کنند و البته ظاهرا روی کلمه خدا بسیار حساس هستند و نمی خواهند مشکلی برای خودشان ایجاد شود /شعر زیبایتان مطمئنا مشکلی ندارد اما فکر می کنم ممیزین سختگیر از کنار آن آسان نخواهند گذشت / شاد باشید
احسان اکابری
1390/5/4 در ساعت : 4:37:26
سلام غزل زیبایی بود

در مورد اون بیت هم فقط می دونم باید به درون خودتون مراجعه کنید
اگر وجدانتون گفت مشکل داره به حرفش گوش بدید
قطعا خداوند باید عزیزترین در نزد ما انسانها باشه
من صورت دومش رو بیشتر می پسندم هر چند صورت اولش زیباتره ولی شما با اون شبان فرق دارید -----البته این فقط نظر من هست
سیاوش پورافشار
1390/5/3 در ساعت : 16:54:24
سلام بزرگوار شاعر
بحث اول که غزلت عالی بود
و دوم اینکه کاش همه خدای یگانه را می پرستیدیم ...
علی‌رضا قزوه
1390/5/4 در ساعت : 10:9:20
دلم می خواست ای موسای من من هم شبان بودم
تمام روز و شب زلف خدا را شانه می کردم
نه از ترس خدا از ترس این مردم به محرابم
اگر می شد همه محراب را میخانه می کردم
بازدید امروز : 7,826 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,786
logo-samandehi