ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت؟
به جای شیر ، تیر نوش کرده بود اصغرت 
و بعد تیر و تیغ و نیزه می زدند بر سرت

"کنار درک - غربت -تو كوه از كمر شكست"  
چقدر زخم تشنه مانده است روی پیکرت

سر حسین تشنه لب هنوز روی نیزه هاست
زمانه خاک بر سرم، زمانه خاک بر سرت 

هزار سال رفت و تو هنوز زخم می خوری
هزار سال رفت و تازه است زخم حنجرت

هزار سال رفت و دسته دسته ی قمه زنان 
گرفته تیغ بر کف ایستاده در برابرت

حقيقت محمدی نه قیمه است و نه قمه
چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت؟

بیا کنار روضه های کوفیان نگاه کن 
ببین که زخم تیرها چه کرده با برادرت

شب وداع آمد و سری زدم به مجلسی
که شعله اش اگرچه بود نام پاک مادرت

تمام شب شکسته سینه می زدم به یاد تو
و نوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت...

***

نشسته ام به یاد روزهای دور کودکی
شکسته دم گرفته ام به یاد دیده ی ترت 

سلام می کنم سلام می کنم به زخم تو 
سلام می کنم به عطر جمله های آخرت

سلام ما سلام ما به تشنگان کربلا 
سلام ما سلام ما به اکبر و به اصغرت


ظهر عاشورای سال 1392
کلمات کلیدی این مطلب :  قمه - قیمه- سلام بر حسین ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/8/23 در ساعت : 19:25:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  1855


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

وحیده افضلی
1392/8/23 در ساعت : 19:59:15
سر حسین تشنه لب هنوز روی نیزه هاست
زمانه خاک بر سرم، زمانه خاک بر سرت

چه غربتی...
رضا اسماعیلی
1392/8/23 در ساعت : 19:44:59

سلام و درود به حنجره عاشورایی شاعر « با کاروان نیزه » :

این غزل زبانی سرخ و افشا کننده، جانی شعله ور و زخمی هزار ساله دارد . این غزل راوی صادق مظلومیت همیشه و هنوز حسین ( ع ) است .
به راستی که حسین چقدر تنهاست !!

هزار سال رفت و تو هنوز زخم می خوری
هزار سال رفت و تازه است زخم حنجرت

هزار سال رفت و دسته دسته ی قمه زنان
گرفته تیغ بر کف ایستاده در برابرت

شریعت محمدی نه قیمه است و نه قمه
چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت

حمیدرضا اقبالدوست
1392/8/23 در ساعت : 21:0:11
بسیار به جا و زیبا پاینده باشید استاد /یا حق
طه افضلی
1392/8/24 در ساعت : 3:41:2
زیبا مثل همیشه استاد
سعید تاج محمدی
1392/8/23 در ساعت : 22:16:24
و نوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت...
قبول باشه
علی گیاهی
1392/8/24 در ساعت : 17:16:53

درووووود استاد عزیز / ماجور حسین (ع) باشید
شبنم فرضی زاده
1392/8/24 در ساعت : 10:24:38
شب وداع آمد و سری زدم به مجلسی
که شعله اش اگرچه بود نام پاک مادرت

تمام شب شکسته سینه می زدم به یاد تو
و نوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت...

درودها برقزوه ی همیشه شاعر
وحیده افضلی
1392/8/23 در ساعت : 19:53:9
عالی استاد..........
سحر دگلی (آریایی)
1392/8/23 در ساعت : 21:28:48

شریعت محمدی نه قیمه است و نه قمه
چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت؟

سلام و درود و احترام

به واقع چرا .. ؟
اقای ما هنوز هم غریب است .. با فریادی ناشنیده

فریاد دردتان بردل نشست
درودها

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
حمیده میرزاد
1392/8/24 در ساعت : 10:9:27
درود استاد...
شریعت محمدی نه قیمه است و نه قمه
چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت؟

به راستى كه اينگونه است...
فرج الله نعمتی (نادر)
1392/8/24 در ساعت : 17:52:44
سلام بر استاد قزوه. از نگاه تازه و آسیب شناسانه تان به مراسم محرم و عاشورا ممنونم. سرتان سبز و دلتان آبی. ف. ن. نادر
علی اصغر اقتداری
1392/8/24 در ساعت : 21:56:54
ونوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت

چه درد مندانه سروده ای این چکامه را
درود بر شما
سید علی اصغر موسوی
1392/8/25 در ساعت : 18:36:47
سلام علیکم
عظم الله اجورنا و اجورکم
التماس دعا
حامد خلجی
1392/8/23 در ساعت : 20:54:10
سلام . درود بر شما جناب قزوه
صمد ذیفر
1392/8/23 در ساعت : 23:4:2
سلام .
استاد ارجمند جناب قزوه گرامی .
درود و دستمریزاد . مستفیض شدیم .
اجرتان با حضرت ابا عبد الله الحسین. (ع).
سر حسین تشنه لب هنوز روی نیزه هاست
زمانه خاک بر سرم، زمانه خاک بر سرت
رضا محمدصالحی
1392/8/24 در ساعت : 20:39:9
سر حسین تشنه لب هنوز روی نیزه هاست
زمانه خاک بر سرم، زمانه خاک بر سرت

...
.
.
.
تمام شب شکسته سینه می زدم به یاد تو
و نوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت...


سلام و درود استاد قزوه ... چه کلاس درس شکوهندی است این غزل که هر کس فراخور حالش از آن بهره می برد.
رضا فانی
1392/8/24 در ساعت : 16:29:59
سلام و عرض تسلیت خدمت استاد بزرگوار ، قزوه عزیز.
خدا بخیر کند عاقبت ما قوم به کج رفته رو..
به نظرم اوضاع زمان حضرت اباعبدالله بهتر بوده از اوضاع زمان ما... ایشان یک فریاد "هل من ناصر.."
سر دادند و حداقل 72 یار رسیدند و پا به رکاب حضرت جانفشانی کردند..
وجود شریف حضرت بقیـة الله الان بیش از 1200 سال هست که ندای "هل من ناصر ینصرنی" سر میدهند و هنوز 313 یار ایشان تکمیل نشده...

از سروده زیباتون درس گرفتم. التماس دعا
علی یوسفیان کناری
1392/8/25 در ساعت : 14:58:13
بسیار زیبا و رک مثل همیشه ی کارهای علیرضا قزوه
برقرار باشی شاعر
طاهره تختی
1392/8/24 در ساعت : 21:7:45
سلام برادر بزرگوار جناب آقای غزوه

این مصرع بسیار تامل برانگیز است :

و نوحه خوان که اسب می دواند روی پیکرت!

شور عاشوراییتان مستدام باد

و اجرتان با آقا ابا عبدالله (ع) ...
راشین گوهرشاهی
1392/8/26 در ساعت : 9:34:21
سلام و سپاس استاد به خاطر اين شعر آييني انتقادي ارزشمند كه اي كاش امثال آن در برهوت درك آيين عاشورايي كم نبود...اي كاش به جاي آنهمه غلو سرايي ها در آنچنان اشعار عاشورايي چنين شعرهاي ارزشمند آييني عوام را متوجه زشتي اعمالشان در حرمت شكني ها و ظاهرگرايي هاي افراطي در هيبت اين شبهاي سترگ مي كرد...افسوس كه هرچه زمانه مي گذرد، عوام مان عوام تر از آب در مي آيد و فهم ها يمان كوچكتر مي شود و اعمالمان گزنده تر...
و بالاخره روزي فرامي رسد كه چون نگاه مي كنيم، شمر و يزيدي جز نفس و هوس خود در برابر حسين بن علي نمي بينيم!
مجتبی نادری طاهری
1392/8/25 در ساعت : 15:50:15
سلام بر استاد قزوه
چرا زمانه پی نمی برد به اصل جوهرت؟
*********
و چقدر چراهای دیگر داریم استاد...

بسیار به دل نشست...
یا علی(ع)
رحیم الله ارتگلی
1392/8/24 در ساعت : 21:17:21
سلام بر شما و اجرتان با امام حسین (ع)
مهشید رهبری
1392/8/25 در ساعت : 18:2:6
هزار سال رفت و تو هنوز زخم می خوری
هزار سال رفت و تازه است زخم خنجرت
آه...
درود براستاد بزرگوار...
بازدید امروز : 3,121 | بازدید دیروز : 11,036 | بازدید کل : 122,933,760
logo-samandehi