این سنت شکنی بنا بر خواست دوست شاعرم جناب قاسم پهلوان انجام شده است /چند دوبیتی در حال و هوای نهضت جنگل و تقارنش با ایام محرم البته خودم اولین دوبیتی را بیشتر از همه دوست دارم /
بیابان تا بیابان می رود سر
نه با نیزه در انبان می رود سر
تنت بر روی برف و کوه مانده
به جای شام تهران می رود سر
بزرگی از تباری قهرمانی
رشادت می دهد از تو نشانی
"چه گوآرا" تو را هم می ستاید
تو الگوی چریکان جهانی
به رسم سرورت بی سر شدی تو
حسینی وار بی یاور شدی تو
پیام سبز عاشورا شنیدی
و در راه وطن پرپر شدی تو
نترسیدی تو از بیگانه سردار
تو را کشتند نامردانه سردار
شکست از خارجی هرگز نخوردی
امان از دشمن همخانه سردار
--------------------------------------------------------------
(بزرگ مرد جنگل)
خان ها زیادند
و خائن ها
شاید زیادتر
تورا خان نمی خوانم
که واژه کوچکیست برای تو
بزرگ مرد جنگل
رفیق احسان اله خان
در کوچه پس کوچه های استالین گراد
دلار می فروشد
چنانکه سرهنگ خالو قربان ها را
در کرنش مدام بارگاه قدرت می بینم
تو ایستاده ای
بر بلندای سبز البرز
جنگل
در سایه سار نام تو
آرام گرفته است
و قلبش هنوز
با سم ضربه های اسبانت
می تپد
چه با شکوه ایستاده ای
تا سپاه بیگانه
از زیر سایه های تیغ گیله مردان غیور
لرزان عبور کند
و چقدر دوست دارم
فریاد بکشم
اینجا گیلان است
صدای جنگل
تاریخ ارسال :
1392/9/8 در ساعت : 8:31:22
| تعداد مشاهده این شعر :
823
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.