زحمات شما قابل تقدیر است دوست پنهان من ....امیدوارم شاعران سایت وجود عزیزانی چون شما را غنیمت بشمارند
-------------------------------------------------------------
از حضور و بیان لطف شما بسیار سپاس گزار هستم .
البته این جانب پنهان نیستم مگر می شود در این سایت کسی را نشناسند و با نام پنهان عضو شود ؟
در اینترنت خودکار کم رنگ از نام خودم شهرت بیشتری دارد...
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ

سلام بر شاعر و منتقد خوب جناب استاد علی پور عزیز
آمده ام سلامی عرض کنم و توضیحی بدهم.
برادر بزرگوار فکر می کنم در موضوع قبلی سوء تفاهمی پیش آمده است خواهش می کنم یکبار دیگر مطالب مرا بخوانید . من هیچگاه شما را به عدم ولایت پذیری متهم نکرده ام ؟اما شما مرا به راحتی متهم کرده اید که فرق بین دیکتاتوری و ولایت فقیه را نمی دانم .من نظرم این است نگاه ما به امامت و ولایت و ولایت فقیه که آن هم ریشه در امامت دارد و با همان ادله ی امامت که می دانید قابل اثبات است علاوه بر بعد عقلانی مبتنی بر عشق و محبت است به عقیده ی شیعه کفر و ایمان همان حب و بغض است و لا غیر...پس در رابطه ای که بین مرید ومراد و طالب ومطلوب و عاشق و معشوق است "دیکتاتوری" جایی ندارد.
اما در مورد نقدی که بر این شعر نوشته اید من هم اعتقاد شما را دارم فقط یک نکته را عرض می کنم واژه هایی از قبیل خال و لب و می و میخانه و خمخانه و ........الفبایی هستند که عرفا و اهالی سیر وسلوک و وصل و مشاهده برای بیان حالات درونی خود که مبتنی بر واقعیت است و امری ذهنی و خیالی نیست ابداع کرده اند ،البته شاید پذیرفتن آن برای خیلی ها مشکل باشد اما وجود دارد تا جایی که گاهی اوقات شطحیاتی از آنها صادر می شود که در آثار اهل سلوک فراوان دیده ایدو این شطحیات بیان تجلییاتی ست که واژه و الفبایی برای آن پیدا نکرده اند.اما علت این که این واژه ها در آثار ما که هنوز گام در راه نگذاشته ایم به قول شما کلیشه ای و بی روح است همان است که این واژه ها را به صورت تقلیدی و کاملا مصنوعی در شعرمان بکار می بریم.ومعلوم است که سخنی نیست که از دل برخاسته باشد تا بر دل بنشیند .بنابراین من این واژه ها را الفبای تجلیات عرفانی می دانم همان گونه که شمادر اشعار پست مدرن واژه هایی مثل ساندویچ و تابلو توقف ممنوع و اتوبوس و مگس و....را بارها به عنوان کلمات کلیدی که در واقع همان الفبای شعر مدرن است شرح کرده اید که ممکن است از دید یک شاعر عارف واصل ،ادبیات کوچه بازاری محسوب شود و اصلن به کار او نیاید درست مثل این است که من برای بیان عرایضم مثلا اصطلاحات معمول دادخواست نویسی یا دفاعیه که شما متخصص آن هستید را بدون دلیل و بدون آگاهی از بار قانونی ومدنی آن به کار ببرم مسلمن مورد پسند هیچکس نیست .بنابر این اگر امروز کسی که اهل سلوک عارفانه و شهود آگاهانه است پیدا شد و برای بیان حالات روحی اش الفبای تازه ای ابداع کرد بفرمایند تا دیگران هم از آن استفاده کنند و اگر نیست چاره ای جز استفاده از یافته های پیشینیان نداریم. موفق و مؤید باشید.
------------------------------------------
جناب آقای پور کریمی عزیز
من بعد از رحلت حضرت امام از آقای فاطمی نیا شنیدم که طبق نظر مرحوم امام خمینی صدور شطحیات از ناحیه عارف نشانه نقصان سیر و سلوک است . این بماند ...احمد عزیزی در دهه شصت مطالبی می نوشت به عنوان شطحیات خیلی جالب بود ...اما کوتاه این که جناب عالی یک بار دیگر لطف فرموده نوشته این جانب را مطالعه نمایید ان شاء ا... منظور من را به واقع دریابید من آن چیزی که شما دریافت نمودید را ننوشته ام درست که سالک الی ا... نیستم ولی حداقل مدتی پای درس های عرفان نشسته ام و چند ورق کتاب عرفانی خوانده ام ...
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ

سرکار خانم زهره طغیانی اثری از شما به نام مترسک خواندم . خواهش می کنم این نوشته را مانند سایر نوشته هایم فارغ از هر گونه سوء نیت بدانید ... تنها قصدم این است که شما را از این خیالی که دارید آگاه سازم وا... ، وا... ، وا... که این نوشته شعر نیست هر کسی که این نوشته را شعر بداند از شعر درکی ندارد ... چه شما بهترین شعر را بنویسید چه بدترین شعر را بنویسید از این جانب نه چیزی می کاهند نه چیزی می افزایند تنها جهت ادای دین عرض می نمایم بعضی به به و چه چه ها ایجاد توهم می نمایم به نظر مچ گیری از شاعر بهتر از تعریف از اوست ... در پاسخی که برای جناب علی فردوسی نوشتید سخن از سایتی به میان آورده اید که در آن سایت اساتید زیادی در سطح کشور بر شعر شما نظر گذاشته و با دیده ی بهتری ارزیابی کرده اند خیلی مشتاقم نشانی آن سایت را مرقوم بفرمایید تا ببینم این اساتید زیادی در سطح کشور چه مرقوم فرموده اند تا شاید این جانب متوجه نظر اشتباهی که در خصوص شعر شما نوشته ام گردم و چیزی یاد بگیرم . البته این پیام را در دفتر شعر خودم هم ثبت نموده ام ... مطمین باشید این گونه نظر نوشتن بر کار دوستان نه فضل فروشی است نه متکبرانه ...این جانب بسیار مفتخر خواهم شد اگر شما وقت شریف تان را صرف نوشتن نقد بر شعرهایم نمایید ... و بسیار از شما متشکر خواهم بود به خاطر نوشتن نقد بر شعرم ... لذا ذهنیتی که دارید را محو نمایید ... موفق باشید . با احترام _ خودکار کم رنگ

با سلام و درود و ممنون از نیت خیرخواهانه ی شما .اینجا میدان فضل فروشی نیست وهرکس چیزی در چنته دارد باید عرضه دارد ولی از راه خود.
به نظر بنده در یک سایت ادبی واقعی، دغدغه ، باید ارتقاء سطح کیفی ادب فارسی باشد. باید مسئولینش یک لینک یا بخش مجزا جهت نقد ، با دعوت و مساعدت گرفتن از اساتید مجرب و اهل فن بانام قسمت نقد آثار تخصیص داده تا برای تازه واردانی چون من هم ایجاد شبهه نکند و از دوستان اهل قلم و هرکس تمایل به نقد نوشته اش دارد یا بخواهد به صورت داوطلب ویا به صورت یکی از قوانین سایت دربیاید که نوشته ها نقد گردد.هرچند باید منطقی بود وبدانیم در عمل کاریست مشکل و اساتید هم باید حق الزحمه ایی بابت این کار دریافت کنند که وقت گران بهای خود را در اختیار علاقه مندان ودوستداران عرصه ی هنرشاعری می گذارند. که می شود بادریافت حق عضویت این مشکل را مرتفع کرد تا کاربران هم بیشتر بر کار و هنر خود سرمایه گذاری کنند ولی جایش در این سایت که پر است از شاعرانی توانمند خالیست.
هر شاعر واهل قلم توانمندومشتاقی می داند که به به و چه چه کردن ها آفت قلم می باشد و باید از آن گریخت .پس بنده هم با تعاریف بی پایه و اساس مخالفم .
سایت های ادبی بسیار است . یکی قوی و یکی ضعیف.هرسایت ادبی که برپا شد لزوماً قدرتمند نیست وبرای توانمند کردنش باید همگی دست به دست هم بدهند.چه کاربران وچه مسئولین. و همانگونه که میدانید ورود برای عموم آزاد است پس نه می شود ونه درست است که کسی که تازه کاراست وارد فلان سایت نگردد.ما نسبت به جوانان علاقه مند مسئول هستیم که باید به پیشرفت آن ها کمک کنیم نه برای راحتی خود وچون شعرشان شعر نیست جلوی ورود آ نها را بگیریم . پس چه بهتر است مقرضانه عمل ننموده و سایت را میدان جنگ وگریز ندانیم و از هم نرنجیم وبا هم ، همفکری وتعامل داشته باشیم
اگر اجازه بدهید آدرس سایت مذکور را که تاآ نجایی که اطلاع دارم ، جزو اولین های سایت ادب کشور نیز هست را به صورت خصوصی در وبلاگتان گذاشته تا اجهافی صورت نگیرد وکار مقایسه به سایت ها هم کشیده نشده و دردسری تازه شروع نکنیم .
شاداب باشید و قلمتان مدام
---------------------------------------------------------------
سلام سرکار خانم زهره طغیانی
بسیار خوشحالم که قبول فرمودید قصد سوء ی هنگام اظهار نظر نداشته ام خلاصه اگر هنگام نوشتن ترکیب جملاتم به گونه ای بود که موجبات سوء تفاهم را فراهم آورد پوزش می خواهم .
موفقیت شما را در شاعری خواستارم .
با احترام _ خودکار کم رنگ