ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این لطف شماست که حالا اینجایید...

سلام به دوستان عزیز و اساتید بزرگوارم.سپاس از این که وقت می گذارید و شعر مرا می خوانید .

اول صداي رعد آمد بعد طوفان شد

 

از دورترها چهره ي حيدر نمايان شد
 

اما ردايش خاكي و قدش كماني بود
 

از لحن گيرايش ستون كفر ويران شد
 

از چوب و دندان از لب و از خيزران مي گفت
 

از آن كه سهواً ناقض حرمت به قرآن شد
 

از گرگ هاي در لباس ميش رم كرده...
 

از هر كه در اين راه بد كرد و پشيمان شد
 

از فتنه ي قلاب ها با ماهيان مي گفت
 

از ساحل خشكي كه قربانگاه آنان شد
 

در كوچه هاي بي رمق لحن صداي او
 

هر بغض را واكرده و هر مُرده را جان شد
 

با سنگ معيار عدالت ذوالفقارانه؛
 

هر خطبه اش معيار بين كفر و ايمان شد
 

او كشتي بي ناخدا را بعد طوفان ها
 

با خطبه ها، با حرف ها، با اشك سكّان شد
مربع

افشاي راز هفت دريا از زبان او
 

سرفصل بهت دائم صحرانشينان شد 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  زینب-اربعین-خطبه ها ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/1 در ساعت : 8:34:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  968


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,147 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,560,107
logo-samandehi