ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کسی هرگز نخواهد دید روی دیگر ما را +2 غزل
 
اگر چه باد برهم می زند خاکستر ما را
به بهمن می کشد اردیبهشت باور ما را
هزاران ترک شیرازی اگر روی زمین باشد
یکی کافیست تا برهم بریزد کشور ما را
به کم کم رخنه کردن عادت دیرینه ای دارند
همان قومی که دشمن کرده با خود لشکر ما را
خودم از اول جنگی که بین ماست فهمیدم
خدا ختم به خیر اصلن نکرده آخر ما را
دو روی سکه وقتی که تبانی می کند با هم
کسی هرگز نخواهد دید روی دیگر ما را
نمی خواهم بپیوندم به تاریخ معاصر تا
هزاران نسل بعد از ما بخواند کیفر ما را
مهدی نژادهاشمی
 
 
.
فقط خاکسترم را زیررو کرد و گذشت از من
مرا در پیش خود بی آبرو کرد و گذشت از من
شبیه آینه بودم ولیکن چشم در چشمم
بدون هیچ حرفی گفتگو کرد و گذشت از من
همین که طالع بدخیم پیشانیم را فهمید
مرا غرق هزاران آرزو کرد و گذشت از من
تلنگر می زند بر ماهی اسفند تنگی تنگ
که دریا با دل دیوانه خوکرد و گذشت از من
کمر خم کرد ابروهاش تا ویرانی ام را باد
شبیه یک گل پژمرده بو کرد و گذشت از من
چه با خود داشت چشمانش که مثل پیچش مرداب
سرم را در گریبانم فرو کرد و گذشت از من
خلاف انتظاراتم شبیه سکه ی شانسی
مرا با نیمه ی خود روبرو کرد و گذشت از من
جنونم را نمی فهمند این آینه ها حتا
کسی مثل من از من پرسجو کرد و گذشت از من
مهدی نژادهاشمی
اگر بادی بیاید از دل گل گرده بردارد
اگر عشق من از آبادی خود پرده بردارد
نسیم دلربایش آنچان دیوانه خواهد کرد
که یوغش را خدا از گرده ی این برده بردارد
من از بطن طبیعت لذتی نابرُده می خواهم
بگو از پیش من سیبی که بد آورده بردارد
همیشه دوست دارد کودکی شیطان صفت در من
کسی می خواهد از این پنجره ها نرده بردارد
هزاران سال پیش و پس کسی روح و روانش را
نظر دارد که یک آن ، هرکجا گم کرده بردارد
دلم دل خون تر از آنست از تنهائی اش امشب
چنین ماری که خود درآستین پرورده بر دارد
مهدی نژادهاشمی 
<span style="font-size: 16px;"><strong><span dir="RTL">آشفته نکن هم نفس آینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">بر رُخ &nbsp;نکشان تلخی پیشینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">چون سنگ نزن دست رد انگار نه انگار </span><br />
<span dir="RTL">عمری است که پُر کرده غمت سینه ی ما را</span><br />
<span dir="RTL">همسایه ی دیوار به دیوار دلِ ما </span><br />
<span dir="RTL">تا روز مکافات نکش کینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">گنجشک تو از حوصله ی خواب پریده </span><br />
<span dir="RTL">از روی غضب هرز نده چینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">مأیوس نخواهم شداگر ساده برانی </span><br />
<span dir="RTL">با دید تمسخر ، دلِ بی کینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">نذر تو غزل کرده ام ای دوست که با خود </span><br />
<span dir="RTL">هرجا نبری کینه ی دیرینه ی ما را </span><br />
<span dir="RTL">سید مهدی نژادهاشمی &nbsp;</span><br />
&nbsp;</strong></span>
 
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ،


   تاریخ ارسال  :   1392/10/3 در ساعت : 14:19:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  680


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا ناصری
1392/10/6 در ساعت : 16:43:15
درود بر شما
خواندم و آموختم از سروده زیبایتان
مانا باشید گرامی
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/3 در ساعت : 21:50:36
سلام و عرض ادب اخوي
درود بر شما
صمد ذیفر
1392/10/5 در ساعت : 20:35:12
سلام .
درود بر شما جناب نژاد هاشمی عزیز.
هر سه زیبا بود . دستمریزاد .
موفق باشید در پناه حق تعالی.

چه با خود داشت چشمانش که مثل پیچش مرداب
سرم را در گریبانم فرو کرد و گذشت از من
رضا کرمی
1392/10/3 در ساعت : 19:45:59
هر دو کار بسیار زیبا و قابل تاملند سید...دست مریزاد
راشین گوهرشاهی
1392/10/3 در ساعت : 15:26:53
کسی مثل من از من پرسجو کرد و گذشت از من..

دست مريزاد
بهناز دهقان
1392/10/3 در ساعت : 14:38:34
غزل زیبایی خواندم
پاینده باشید جناب نژادهاشمی
سینا شهیدا
1392/10/4 در ساعت : 9:30:52
زيبا و بشكوه با ابياتي عجيب، ممتاز، عالي و نيز خوب. شيوا ، زيبا و دوست داشتني.درود.
بازدید امروز : 10,189 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,883,052
logo-samandehi