ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ابر از چپاول دل پروین نمی گذشت ......انگورهای باغ خدا را کسی ندید.........؟


آمد نشست رو به هوسهای بی امید



زل زد به فال قهوه و اما تورا ندید



مردی که از تبار غزل های کهنه بود



در مرزو بوم خسته تکرار می پرید



شب از میان پنجره و چشم های خیس



مانند بهت یخ زده ای سوت می کشید



ابر از چپاول دل پروین نمی گذشت



انگورهای باغ خدا را دوباره چید



قلبی که پاره پاره شد و تکه های آن ...



بر گیسوان خسته ی شب دست می کشید



در افت و خیز خالی چشمان بی فروغ



حتی صدا ی رخوت خود را نمی شنید



در انتظار آمدن فصل تازه ای



پر پر زد و شکست و غریبانه می تپید



اماهنوز در گذر سالهای سال



دردی غریب از درو دیوار می چکید



دردی که از کنار دوچشمان خیس مرد ...



افتاده است بر لبه ی قفل بی کلید....



م- شوریده 12/5/1390 سید مهدی نژادهاشمی


کلمات کلیدی این مطلب :  ابر ، از ، چپاول ، دل ، پروین ، نمی ، گذشت ، ......انگورهای ، باغ ، خدا ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/12 در ساعت : 15:23:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1127


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/5/13 در ساعت : 1:58:10
سلام بر مردی از تب و تاب غزل های ناب

غزل با شکوهی بود طبعتان سرشار

این مصرع :
قلبی که پاره پاره شده و تکه های آن ...( شد و .....)
و این مصرع:
پر پر زده و شکست و غریبانه می تپید ( پرپر زد و .......)
اشتباه تایپی دارد حیف است تصحیح بفرمایید.
بازدید امروز : 4,097 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,560,057
logo-samandehi