ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نامه
سلام عفيفه
اگر جنگ نبود
كنار توبودم
مثل عكس خودم
   كه هميشه روي ديوار دلت بود
نه مثل الان
         كه چون بوكس خالي سيگار ماربرو
افتاده ام حاشيه خياباني
عاطل و باطل
   در يك فرسخي ِ ساحل جميرا.
كاش آنروز
من سرسفره بودم
بي شما
تا انفجارِ وسط سفره سهم من مي شد
و كاري نمي كرد كه محمد
با سرانگشتش
همه چيز را ببيند
و سهم زبيده
قبر كوچكي از اين دنيا نبود.
عفيفه
دلم براي آبادان تنگ شده است
براي نوشابه ي كانادا
براي يخ فروشي ام
سرِ چهارراه نفت
دلم براي عينك ريوند زدن آفتاب
                            تنگ شده است
براي گرماي نفتخيز آبادان.
عفيفه
اينجا
انگليسي فكر مي كنند
عربي حرف مي زنند
و ماشين هاي آمريكايي مي خرند
و چيزهاي زيادي از بدنشان را ساكشن مي كنند
مثلا
مغزشان را
ولي من هنوز همان دست فروشم
با اين تفاوت كه
كارم شده است فروختن ماتيك
و گاهي مجبورم
بر روي لب هاي خودم امتحان كنم
و اين درد مرا مضاعف مي كند.
اينجا
اندوه
   با همه مهربان است.
عفيفه
دلم تنگ شده است بيايم
بنشينم سر مزارت
و دو تايي باهم
          گريه كنيم...
 
 
مجتبي اصغري فرزقي (كيان)
وبلاگ :http://mo1351.blogfa.com/
کلمات کلیدی این مطلب :  قبر ، باطل ، خوشه ، آمريكايي ، مهربان ، نفتخيز ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/11/7 در ساعت : 14:6:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  788


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1392/11/7 در ساعت : 23:3:41
سلام استاد نازنین و عرض ارادت
سیاوش پورافشار
1392/11/7 در ساعت : 17:31:38
سلام مجتبی
شعر خوبی بود
اما من و شما باید حامی زبان پارسی هستیم به جای بوکس بگو پاکت و...
عباس خوش عمل کاشانی
1392/11/7 در ساعت : 19:20:51
درودا درود...سیگار «مارلبرو» درست است.البته «مالبرو» می گفتید درست تر می نمود!!یکی نیست بگوید همه ی غثّ و سمین شعر را گذاشته ای چسبیده ا ی به سیگار که چه بشود؟یادم از رباعی خودم آمد که گفته بودم:
من «خوش عمل» آن سخنور آزادم
در زندگی ام هزارهــــــا دل دادم
با این همه در قلمروی شــعروادب
پشمی ز ســـــر «فروغ فرخّزادم»
این را برای استاد پیری خواندم محض انبساط خاطر و ادخال سرور فی قلبه.استاد همه ی رطب و یابس رباعی را گذاشته بود و چسبیده بود به اینکه سر، پشم ندارد بلکه مو دارد!!...وباقی بقایتان.
آمنه دولت آبادی
1392/11/12 در ساعت : 23:1:48
سلام زیبا بود آقای کیان
بازدید امروز : 538 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,556,498
logo-samandehi