سلام و درود جناب خرسندی عزیز .
اجرتان با زهرای اطهر (س) .محزون بود و بر دل نشست .تقدیم شما:
باز راوی گویــــــــــد از دردی دگر
از شبی ،از یک شب سردی دگر
آن شبی که فاطمه در خاک شد
شیون اندر کار هفت افـلاک شد
آن که باشد اهل محشر را شفیع
مخفــــــــیانه آرمید اندر بقــــــیع
گفته شد آن خصم بدتر از جـــهود
قصد نبش قبر زهرا را نـــــــــمود
تا رســــــید این ماجرا بر مرتـــضا
کرد بر تن شیر حق رخــــــت غزا
بست بر سر سبز سربند غضب
رخصتش داد آن سب ساز سبب
رفت یاران بر سر بالین عــــشق
پاســداری کرد از آیین عــــشق
هرکه جراَت داردایــنک این منم
بو تـــرابم این تراب همـــسرم
شــــیر یزدانم منم حیدر بــنام
غـــــیرت آل اللهی دارم بـــکام
آن وصیّ مصطفی با قلب ریش
خلوتی دارد کنون با یار خویــش
آن زمان گشتم خجل از روی تو
نا بدیدم سرخی پهــــــلوی تو
{{السلام علیکِ ایّتهاالصدیقهُ الشهیده}}