شیرِ فهیــــــمِ بیشه را....بخشیِّ عاشق پیشه را
این صاحبِ اندیـــشه را....این آشـــنا با ریــــشه را
مـــــردِ مُــرادِ پیـــــر را
گفتم رهــــا سازم نشد
پرورده خـــاکِ بیــــــرجند.....فــــرزانه ای اندیشــمند
شعرش بکامم همچو قند.....درمـــــانِ دردِ دردمـــــند
این یار خوش تقـــــدیر را
گفتم رهـــا ســازم نشد
***********************************
سلام.
و درود فراوان بر دوست شاعر جناب بخشی عزیز
غزل زیبا و دلنشین تان طبعِ کُند و بی رمق را تشهیز کرد و آرام جان شد .دستمریزاد.
ذوق و قلم تان پویا و پاینده.
...............................................
این خاک دامن گیر را گفتم رها سازم نشد
وین رشته ی زنجیر را گفتم رها سازم نشد
از راز ها رنجیـــده ام با سازها رقصیـــده ام
این زجر خود تقصیــر را گفتم رها سازم نشد
فهیم بخشی
1392/12/8 در ساعت : 14:44:2
سلام بر استاد نازنینم جناب اقای ذیفر بزرگوار و همیشه مهربان
ذره پروریتان را سپاس استاد
شرمنده محبت های شما
به شاگردیم در محضرتان می بالم
دوستتون دارم
|