ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درنگی بر سخنان دبیر ارجمند جشنواره شعر فجر!

 
سخنان جناب کاکایی عزیز را در باره ی جشنواره ی شعر فجر در این پایگاه خواندم. طبیعی است که هر کدام از ما برای خود دیدگاه ها و تحلیل هایی داریم و بر آن مبنا سخن می گوییم و عمل می کنیم. و ای کاش که چنین فضایی بر محیط اجتماعی و فرهنگی کشور سایه بگستراند. چرا که تحلیل خردمندانه و مبتنی بر عقلانیتی واقعی ــ حتی عینی ــ و تجربه های اجتماعی، راهبر مناسبی برای نیل به درک درست و رسیدن به نتایجی پیشبرنده و تعالی بخش است. در مقابل، غلبه ی عاطفه و احساس بر منطق و عقلانیت و اتکا به غریزه های شخصی، جز هیجان زدگی، شعارگرایی، ایدئولوژی زدگی و مآلا غبارآلود کردن فضا و تیره ساختن افق دید و گرفتار شدن در کجراهه های نابود کننده فرجامی نخواهد داشت.
به گمان من بخشی از سخنان جناب کاکایی عزیز، برخاسته از هیجان و احساس است و در زمره ی شعارهای دهان پرکن این سال های اهل سیاست ( هنگامی که می خواهند از خلق الله رای بگیرند ) محسوب می شود. حضرت ایشان از آن گروه از انسانهایی است که وقتی می خواهند به تحلیل مسائل و پدیده های اجتماعی بپردازند، احساس و عاطفه ی خود را مقدم بر منطق و خرد سنجشگر قرار می دهند. بنا بر این بسیار طبیعی است که از واقعیت ها غفلت کنند و حقیقت را نیز را فدای شور و احساس ــ حتی بی آلایش ــ خود سازند.
گزاره های اجتماعی و فرهنگی، برآمده از رفتارها و نگره های گروه ها و طبقات اجتماعی است و مگر می توان بدون در نظر گرفتن آن، به انگاره هایی درست و منطقی در باره ی این گروه ها دست یافت. نگره ی برخی از افرادی که جناب کاکایی عزیز از آنها یاد کرده است ــ و طبیعتا آنها طیفی از همگنان خود را در ذهن جناب کاکایی نمایندگی می کنند ــ در گذر سالهای پس از انقلاب روشن است و به هیچ روی پنهان مانده نیست. آنها با نگاه ایدئولوژیک و بویژه با اتکا به جهان بینی مادی خویش، مرز پر رنگی را میان خود و انقلاب و جمهوری اسلامی ایجاد کرده اند و بر این مرز بندی پافشاری خستگی ناپذیری داشته اند. در این میان حتی اگر بخواهیم برخی از رفتارهای شتاب آلود و غیر خردمندانه ی گروهی از انقلابیون دهه ی شصت را نیز بر گرایش تند افراد مورد نظر آقای کاکایی موثر بدانیم، چاره ای نداریم جز  آنکه از خود بپرسیم که آن رفتارهای تند و انقلابی را کدام دسته و گروه سیاسی و اجتماعیِ وابسته به انقلاب نمایندگی می کرد. و...
بنده با همه ی وجود به حق مخالفت عقلانی و حتی احساسی افراد و گروه های سیاسی با جمهوری اسلامی ایران و حتی مبانی دینی آن اعتقاد دارم. در نتیجه بر افرادی که دبیر محترم جشنواره ی شعر فجر از آنها یاد کرده است و نیز همگنانشان خرده نمی گیرم که چرا چنین می اندیشیدند و مریدانشان بر همین راه می روند. آنها حق دارند در تمام بزنگاه های حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران، در گوشه ای بنشینند و نظاره گر باشند و گاه با نیش و کنایه و یا صریح به نقد و مخالفت بپردازند. آنها می توانند آرمانها و اعتقادات دینی و خواست جمعی مردم ایران را نبینند و یا ببینند و با تحلیلها و مواضع ایدئولوژیک خود، این خواست و آرمان عمومی را سانسور کنند و ... اما وقتی به هشت سال پایداری ملت در برابر دشمنان خارجی می رسم و سکوت دهشتبارشان را می بینم، نسبت به غیرت ملی و ایران دوستی شان به تردید می افتم. تهاجم به مرزهای جغرافیایی این کشور واقعی بود. نیت شوم دشمنان برای تجزیه ی خوزستان، خواب و خیال نبود. کشتار وحشیانه ی مردم شهرها با خمپاره و توپ و موشک و هواپیما، واقعیت داشت. تنهایی مردم ایران در این دفاع مظلومانه روشن تر از آفتاب بود. اشغال صدها شهر و روستای مرزی ایران واقعیتی عینی و تلخ داشت. و ... اما جماعتی که آقای کاکایی گرامی از آنها یاد می کند از روزگار دفاع ملت تا به امروز چه کردند و چه سرودند و چه نوشتند؟ مگر تکریم و بزرگداشت مدافعان میهن امری ملی نیست؟ ادعای وطن دوستی و نستودن کسانی که از ایران دفاع کرده اند چگونه قابل جمع است؟ چگونه و چرا احساس و عاطفه ی فردی و هنری این جماعت رنگ تاثر نگرفت؟ چرا نخواستند ــ و نمی خواهند ــ این دفاع بزرگ و باشکوه را ببینند؟ و پرسشهای بسیاری از این دست.
یادمان باشد که هشت سال پایداری ملی در برابر بیش از پنجاه کشور که پشت به پشت صدام و حزب بعث داده بودند تا ایران را از نفس بیاندازند و تکه ای دیگر از این خاک رابه دندان بگیرند و از پیکر مام میهن جدا کنند و نظام سیاسی برآمده از خواست ملت را سرنگون سازند، یک متر و معیار ملی برای سنجش ادعای کسانی است که سنگ ایران و مردم را به سینه می زنند. چنانچه در تاریخ دو قرن اخیر کشور، جنگ های روس و ایران و انقلاب مشروطیت شاخص شناخت و داوری افراد و جریان های ملی و اجتماعی است. و باز یادمان باشد که در محیط زندگی امروز شاید با تبلیغات پر حجم فراماسون فرهنگی و سیاسی، چهره ی واقعیِ نارفیقان ایران پنهان بماند، اما در آینده ی حیات این ملت و کشور، ابرهای سیاه و سنگین تبلیغات، رمقی برای پوشاندن آفتاب حقیقت ندارند.
 

کلمات کلیدی این مطلب :  جشنواره شعر فجر ، دفاع مقدس ،

موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/6 در ساعت : 3:54:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  1155

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  پیر مرد مزاحم الاکابر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام علیکم جمیعا" و رحمة الله و برکاته . مختصرا" به عرض عالی می رساند که « گهی پشت بر زین ، گهی زین به پشت » ! و اگر خلاف ادب و ادبیات نبود امضاء می کردم نماینده تام الاختیار هفتاد و دو میلیون نفر نخودی دنیای شعر و ادبیات فارسی . والسلام و همچنان با احترام تام و تمام .
_________________
درود بر استاد گرامی
حضرت تان همیشه عزیز هستید.
عزت و سربلندی تان افزون باد.
حمیدرضا اقبالدوست
1392/12/7 در ساعت : 14:6:30
به هر حال این کار جناب کاکایی شاید اتمام حجتی برای خیلی ها باشد تا بهانه از دستشان خارج شود اما متاسفانه بسیاری از دوستان به جای استفاده از فرصت ها و رفع کدورت ها دوباره بر آتش تفرقه می دمند و فضای دوستی ایجاد شده را تیره و تار می کنند اما با شناختی که استاد کاکایی و سایر عزیزان داریم امیدوارم این جشنواره پربارتر از قبلی ها باشد /به هرصورت پز روشنفکری همیشه طرفداران خودش را دارد که ناگهان طلبکار شده اند / شاد باشید استاد نبوی ارجمند
_____________________________
درود بر جناب اقبالدوست عزیز و گرامی
سپاسگزارم از لطف نگاه و دغدغه های ارزشمندتان.
بنده هم امیدوارم که همدلی و نزدیکی های فرهنگی، هنری و اجتماعی پیش برنده و همافزا بر غنای شعر و هنر این سرزمین بیفزاید و دستاوردهای پربرکت خود را به ارمغان بیاورد. در عین حال باید بهوش باشیم که برخی ( حضرت تان می دانید که اندک اند و میان تهی و پر سر و صدا ) جز به تسلیم و بردگی فکری دیگران رضایت نمی دهند. همین برخی ها، زمانی دست دوستی دراز می کنند که طرف مقابل را در مقام توبه از اعتقادات الهی، کرامت انسانی و آرمانهای انقلابی اش ببینند.
سرافراز باشید و پیروز
افشین تل لو
1392/12/7 در ساعت : 0:17:21
سلام دوست قدیمی بزرگوار.
پاینده باشید.
_____________________
درود بر جناب تل لو ارجمند
برای تان سربلندی آرزو می کنم.
امیر سیاهپوش
1392/12/6 در ساعت : 9:38:23
سلام بر برادر عزیزم
ممنون شما برای بیان این نکات ارزشمند و مبنایی. خاصه این نکته مهم که فرموده اید:«آنها می توانند آرمانها و اعتقادات دینی و خواست جمعی مردم ایران را نبینند و یا ببینند و با تحلیلها و مواضع ایدئولوژیک خود، این خواست و آرمان عمومی را سانسور کنند و ... اما ...» هزار اما و ابهام در مرام این جماعت است.
حرف بسیار است و درد هم بسیار. امیدواریم آقای کاکایی بیشتر دقت کنند و با هوشمندی و عقلانیت هم بر وحدت و همدلی تکیه کنند و تا حد ممکن و مقدور همه جریانهای ادبی سالم را به میدان بخوانند و هم به اصول و ارزشهای متین و مستحکم انقلاب توجه داشته باشند.
___________________________
درود بر جناب سیاهپوش گرامی
سپاسگزارم از اظهار لطف تان.
بنده هم امیدوارم چنین شود.
سرافراز باشید.
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 17 روز و 1 ساعت و 52 دقیقه و 37 ثانیه است همراه شماییم 445830757.424 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 2,361 | بازدید دیروز : 12,771 | بازدید کل : 121,744,606
logo-samandehi