طناب
ای بر طناب رخت تو صد من تلو تلو
ای من ملافه گردم و رویم شوی ولو
با تو چه حاجت است به صد وعده چرب و نرم
خال و خط خراب تو ما را چلو پلو
در این هوای گرم عرق کرده ای دلم
ای کاش توپ بودم و بازی واتر پلو
" حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت "
این حافظ است می پرد اینجا بدو بدو
او نیز تیپ کرده خفن ریش فلفلی
از توی شعر میکشه سر هی عقب جلو
ای من فدای مانتوی صد چاک توری ات
ای شوله ای ماتوشکه هاواریو هلو هلو
دیزی که باز شد چه حیا ماند گربه را
در خانه گوشت نیست ... خیابان میو میو
جانم فدای عمر تو باشد که می روی
سی ال اویی ز پیشت و از پشت سر دوو
پیچانده ای به دور کمر شال مال ما
" غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو "
این نسل نو که حاصل پیچاندن شماست
گنجشک را به جای قناری کند یلو !
ای وای پیچ پیچ شد این شعر عنقریب
ما و طناب رخت تو و هی تلو تلو !
|