ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این بار سرّ من رأی مغلوب غم شد
 ده بیت نذر امام هادی علیه السلام

تا چشم وا کرد این پسر، چشمانِ تر دید
خوب امتحان پس داد اگر داغِ پدر دید
 
شهر از زبان این یتیمِ پاک و معصوم
واژه به واژه آیه‌ای فوقِ بشر دید
 
از بس که دل می‌بُرد از اطرافیانش
یک عمر از دستِ حسودان دردسر دید
 
این بار سرّ من رأی مغلوب غم شد
وقتی که مهمان را به کویش در به در دید
 
در چشم ابراهیمی‌اش اما غمی نیست
باید که این ویرانه را از آن نظر دید
 
در کوچه‌ها، پای برهنه، سیدِ شهر...
اینجا مگر شام است؟ ای مردم! چه کردید؟
 
قبری که پیشاپیش در این خانه کَندید
تنها به چشمش سجده و آهِ سحر دید
 
در شهر غربت‌خیزتان بهتر که تنهاست
از همجواری با شما خیری مگر دید؟
 
مردی گریبان‌چاک افتاده به خاکش
می‌شد پدر را مو به مو در این پسر دید
 
بر خاک، شیون زد کسی: «وای از دوشنبه!»
انگار آنجا مادری را پشت در دید...

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/2/12 در ساعت : 22:53:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  1161


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1393/2/13 در ساعت : 1:53:27
سلام علیکم
خواهرگرامی
بااینکه خود از سادات هستید، آیا این گونه شعر ضعیف در حد و شان و شکوه امامت است؟!
با مدارک فوق العاده تحصیلی و جایگاه ادبی این درست است که درباره دهمین امام تشیع یک تراژدی- رومانتیک در ده بیت بسازید و نامش را شعرآیینی بگذارید؟!
شعرآیینی باید بعد از یک دهه "عرصه سازی" و "میدان تازی" به قدرتی باید رسیده باشد که "نقدناپذیر" باشد.
امروز اشعاری که شاعران برای مقام حقوقی معلم سروده بودند، به مراتب قوی تر از این غزل بود!
آنگاه شما برای مقام حقیقی دهمین امام شیعیان(ع) این کلمات دم دستی را به عنوان مدح سروده و نام "شعرآیینی" برآن نهاده اید!
**
در کوچه‌ها، پای برهنه، سیدِ شهر...
اینجا مگر شام است؟ ای مردم! چه کردید؟
**
البته و صد البته که :والله اعلم بصواب
شهاب نجف آبادی
1393/2/13 در ساعت : 11:51:22
درود حضرت شاعر
-------------
خیلی زیباست
شاعر این شعر باید چون شمائی باشد
سر بلند باشید
علی‌رضا حکمتی
1393/2/13 در ساعت : 13:0:57
لحظه هایتان شاعرانه باد
خدابخش صفادل
1393/2/13 در ساعت : 0:5:35
درود.کار یک دست نبود. بعضی مصراع ها زیبا بود. مثلا پاک و معصوم می تواند حشو باشد. چون به یک معنی اند.
غلامعباس سعیدی
1393/2/15 در ساعت : 8:58:31
درود و سلام بر شما

زیباست:

می‌شد پدر را مو به مو در این پسر دید
بازدید امروز : 3,134 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,559,094
logo-samandehi