سلام سرکار خانم
اول اینکه ممنون از تشریف فرمایی تان و اظهار نظر
در حوزه خیال و شعر باید از برخی ناملایمات عبور کرد و برخلاف چهره ی نامطلوب آن از آن استفاده کرد.
درست است که من هم با کلمه ی ریمل میانه خوبی ندارم ولی با توجه به جغرافیای کاربرد کلمه برخی موارد مجبوریم برای روشن شدن مخاطب از آن استفاده کنیم. تازه خیلی از وازه های ما وارداتی هستند و از بیرون به فرهنگ ما رسوخ کرده اند. مثلا کلمه استکان -سماور وووووو هزاران کلمه دیگر که از زبانهای دیگر در فرهنگ ما رسوخ کرده و کاری هم نمی شود کرد ومخاطب و ذهن آن با آن خو گرفته است
من می توانستم به جای ریمل از کلمه سرمه استفاده کنم ولی سرمه به موجه کار ندارد و از حوالی آن هم عبور نمی کند پس به ناگذیر از ریمل استفاده کردم.
در مورد کلمه که گفتید هر کلمه ای باید عرض کنم هر کلمه که شما فکر کنید در شعر جای می گیرد این کلمه نیست بلکه به قول دکتر براهنی رفتار کلمه مهم تر از خود کلمه است. هر کلمه برای خود رفتاری دارد که از خود کلمه مهم تراست.
ببیند سرکار خانم این توجیه نیست بلکه یک بابی است برای تبادل نظر ادبی...
ما در خراسان برزگ و مخصوصا مشهد شعر و شعور در باب شعر به سختی رفتار می کنیم....
بقیه اش باشد برای تبادل نظر بعدی
ممنون که تشریف آوردید
درضمن تا یادم نرفته برای رسیدن به سرزمین شعر نو باید از کوچه شعر کلاسیک عبور کنید و این را من به همه شاعران توصیه می کنم
موفق باشید
مجتبی اصغری فرزقی (کیان) مشهد
صغری اسلامی اصل
1393/4/4 در ساعت : 2:7:20
سلام مجدد خدمت شما بزرگوار
عذر خواهی از بابت جسارت در نقد ونظر
من باب توضیح نقدی که بر شعرتون نوشتم :
از اینکه شما در خراسان بزرگ و شهر مقدس و مشهد شعر شعور به زبان و ادبیات فارسی ارج می نهید و پاسدار فرهنگ و شعر هستین مایه مباهات است
شهر ما نه تنها مشهد , رشت بلکه ایران است و همه ایرانی هستیم(جدای از این که من شهرم رو خیلی دوست دارم)
در ضمن کاملا حق با شماست تا کسی شعر کلاسیک رو پشت سر نزاره نو و سپید رو هم نمی تونه درک کنه
با کمال احترام شما رو دعوت می کنم به وبلاگم برای خوانش شعرهام(کلاسیک ونو) خوشحال می شم از نظرتان ارزشمندتون بهره مند بشم
|