ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مشق غیرت

ما مشق غيرتيم كه سبز و سياه وسرخ 
در خون تپيده ايم به تكرار برگ برگ
منصور عزتيم كه در متن حادثات 
بر دار ميشويم پديدار برگ برگ

گويا صداى خشم زمينيم درد درد
بر ما غبار مرگ شرف را رقم زدند
گاهى به نام و ذكر خدا ذبح گشته ايم
گاهى به گور دسته جمعى مان قدم زدند

امشب هراس صاعقه در دل نشسته است
از غزه تا نجف به سركهاى پكتيا
باران خون ، نبار ، كه ما سرد و خسته ايم
از آسمان ابرى و تابوت و شانه ها

برنسل نسل عشق و يقين ، اين سپاه سگ
نامردگونه زخم زدند ، جان گرفته اند 
اين خون بهاى قتل كدامين عجوزه است
جرمى نكرده ، از همه تاوان گرفته اند! 

بشكسته ايم در قفسى سرد و بى صدا
((چشمى نمانده است اگر تر نمى كنيم))
يك مشت خاك و خون وطن را ، همين و بس
با يك جهان سبز برابر نمى كنيم

حميده..16.7.2014

پکتیا: یکی از شهرهای افغانستان که در هفته ی پیش در حملات انتحاری سوگوار شد..

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1393/4/26 در ساعت : 2:9:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  518


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین نبی زاده اردکانی
1393/4/26 در ساعت : 4:33:28
درود و با آرزوی اتمام دشمنی ها وشروع دوستی ها.
محمدمهدی عبدالهی
1393/4/26 در ساعت : 21:24:32
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
مويد و منصور باشيد
سارا وفایی زاده
1393/4/28 در ساعت : 18:59:51
درود حمیده خانم
بازدید امروز : 8,935 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,564,895
logo-samandehi