ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



وقتی که خون می جوشد از فرق سر مرهم ...دیگر کدامین جرعه خواهد داد تسکینت...!(تقدیم به حضرت علی ع)


ای آفتاب مهربانی کیش و آیینت



سهم یتیمان ، نیست امشب بار خورجینت ..!؟



آیا خبر دارند خرماهای نخلستان....



دیگر نمی بینند آن دستان پرچینت



خورشید فردا پاسخت را باز خواهد داد....؟



وقتی سکوت سرد و خونبار است آذینت



مستانه می رفتی و اما تا ابد ماندند...



پیمانه ها در حسرت لبهای شیرینت



با خون خود خضّاب کردی آسمان  ها را...



آن دم که پاپان می رساندی عهد دیرینت



وقتی که خون می جوشد از فرق سر مرهم



دیگر کدامین جرعه خواهد داد تسکینت ....؟!



تنها فقط چاه از غم و دردت خبر داشت



وقتی ترک می خورد آخر بغض سنگینت



امشب تمام حوریان ماتم زده جمع اند ...



هی اشک می ریزند در اطراف بالینت



از دور خارج می شوند امشب ستاره ها ...



از قهقرای انتظار ِچشم ِغمگینت



امشب تمام کهکشان ها اشک می ریزند



بر سجده می افتند در محراب خونینت



م- شوریده 21 رمضان 1390 سید مهدی نژادهاشمی


کلمات کلیدی این مطلب :  وقتی ، که ، خون ، می ، جوشد ، از ، فرق ، سر ، مرهم ، ...دیگر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/2 در ساعت : 21:27:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1375


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/6/2 در ساعت : 22:43:59
باسلام .از شاعری چون شما بعید است که شعری را سروده و ناسروده -داغ داغ- راهی سایت کنید.انتظار است که پس از سرودن هر شعر یکی دوروز تامل را برای ویرایش تحمل نمایید.وقتی اینئ کار را نمی کنید عجیب نیست که مصراع اول بیت دومتان تا این حد از وزن خارج شده باشد!فتامل یا اخی.
..............................................
ممنون استاد عزیز کاملا درست می فرمائید کوتاهی از بنده بود و شتاب بی مورد ، فکر می کردم مناسبتش رد نشود بهتراست چند موردی به نظر خودم جای تصحیح دارد ان شاا... سر فرصت با کسب فیض از نظر دوستان ارجمند تصحیح می شود
بازدید امروز : 7,171 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,563,131
logo-samandehi