ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آخرین خاکریز...


در دل لحظه های آتش بار
شعله های ستیز را می دید
از بلندای روح سرکش خویش
آخرین خاکریز را می دید

 

لحظه های عبوس و سنگی را
جامه ای از شرار می پوشاند
ساحل بی قرار جسمش را
موجی از انفجار می پوشاند

 

عافیت تکّه تکّه، خون آلود
گرم تا ورطه‌ی خطر می‌رفت
ترکشِ عشق داغ تر می شد
در دلش پیش و پیشتر می‌رفت

 

در دل بی قرار و شیدایش
عملیّات آتش و خون بود
تک و تنها به قلب شب می زد
این جزیره چقدر مجنون بود

 

آخرین خاکریز دنیا را
فتح می کرد و بی نشان می رفت
شب پر از عطر لاله بود  انگار
روح سرخی به آسمان می رفت...

کلمات کلیدی این مطلب :  شهید ، دفاع مقدس ، آخرین حاکریز ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/6/31 در ساعت : 20:0:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  716


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1393/6/31 در ساعت : 21:47:4
درود بر حضرت دوست
دست مریزاد . حظ بردم
QQQQQQQQQQQQQQQQQQQ

درود بر شاعر عزیزمان
سپاس از عنایتتان
ارادت داریم
محمدمهدی عبدالهی
1393/6/31 در ساعت : 21:20:33
آخرین خاکریز دنیا را
فتح می کرد و بی نشان می رفت
شب پر از عطر لاله بود انگار
روح سرخی به آسمان می رفت...

سلام و عرض ادب برادر بسيار بزرگوارم
درود بر شما
عالي بود
ماجور باشيد و توفيق يارتان
در پناه امام عصر باشيد
ياعلي
QQQQQQQQQQQQQQQ
سلام و درود بر جناب عبدالهی عزیز
ممنونم از لطف همیشگی تان
یا آرزوی بهترین ها
حسین عبدی
1393/7/1 در ساعت : 14:34:9
سلام بر شما و درود بیکران بر آن راست قامتان سربلند
QQQQQQQQQQQQQQQQ
سلام بر جناب عبدی گرامی
ان شاءالله که فردای قیامت از شفاعتمان بی نصیب نگذارند
مژگان روحانی
1393/7/1 در ساعت : 12:38:48
درود
زیبا قلم زدید
دست مریزاد
QQQQQQQQQQQQQ
سلام
سپاسگزارم خانم روحانی
طبعتان بالنده بادا
شبنم فرضی زاده
1393/7/3 در ساعت : 9:45:49
درودتان

دوست داشتم این احساس را

QQQQQQQQQQQQQQQQQQ
سلام
ممنونم از توجهتان خانم فرضی زاده
کامروا باشید
محمدتقی عزیزیان زمانه
1393/7/1 در ساعت : 13:3:21
درود بر شما باد
احسنت
QQQQQQQQQQQQQQQQ
درود بر جناب عزیزیان !
ممنونم از توجه شما شاعر ِ عزیز
بازدید امروز : 15,219 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,782,152
logo-samandehi