
ها! از میان خاطره ها پاک می شود
مردی که در خیال شما خاک می شود
مردی که سالهاست غریبانه،کشته ی
سمِّ نگاه مردم شکّاک می شود
تنها پناه بی کسی اش شعر می شود
وقتی که بغض پیرهنش چاک می شود
شاعر دچار دخترک عاقلی شده
عین القضات عاشق جان لاک می شود
وقت تمام ثانیه ها را گرفته ام
شعرم مگر بدون تو ادراک می شود؟!
.
احمد محمودی