ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



كوچه ي كلاغ ها
دست های کودکی ام را بگیر
دوان دوان برویم تا کوچه ی کلاغ ها .
هنوز پیرمردی را می بینم که روی ابرها دراز کشیده است
 و فکر می کنم خداست
 از بس بزرگ بود آن روز ها .
می خواهم یک گاله از ابرها بردارم و برای پیرمرد بالاپوشی گرم ببافم
مادرم می گفت همان پیرمرد زمین را افریده است
 و تورا که تمام کهکشان ها عاشق ات باشند
 بیهوده بزرگ شدیم
 و پیرمرد از ابر های کودکی ام کوچید
حالا بی پا به دنبال گربه ای می گردم که در کتاب فارسی گردونه ی نخ ها را باز کند.
مي گردم
به دنبال سگی که پارس می کند و درختی وتوپی و نردبانی،
 .. و آن پسر شش ساله ی خجالتی که انار را خوب بخش می‌کرد
کلمات کلیدی این مطلب :  كلاغ ، كلاف ، ، كتاب فارسي ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/17 در ساعت : 14:40:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  2058


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  ف     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
اشعار ناب شما همانند نسیم بهاری... روح انسانرا نوازش میدهد خواهش میکنیم تا با مقدم زیبای تان در سایت شعرچشتی دیده مارا روشن سازید لینک برای ثبت نام: http://sheredari.ir/index.php?do=register
نام ارسال کننده :  ی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
اشعار ناب شما همانند نسیم بهاری... روح انسانرا نوازش میدهد خواهش میکنیم تا با مقدم زیبای تان در سایت شعرچشتی دیده مارا روشن سازید لینک برای ثبت نام: http://sheredari.ir/index.php?do=register
نام ارسال کننده :   حسین خلوصی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
عالی بود کوچه کلاغا خاطر انگیز تر بود
محمدمهدی عبدالهی
1393/7/18 در ساعت : 9:26:0
سلام و عرض ادب جناب خصلتي بزرگوار
درود بر شما
زيبا بود
مويد و منصور باشيد
اکرم بهرامچی
1393/7/17 در ساعت : 14:59:35

سلام
خیلی دلچسب بود ممنون
بازدید امروز : 2,210 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,170
logo-samandehi